- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۷/۰۱
- بازدید: ۲۵۲۱
- شماره مطلب: ۸۳۱۰
-
چاپ
از کودکی برای غمش گریه کردهام
زینت گرفته هر سخنم با دم حسین
چون عطردان شده دهنم با دم حسین
از کودکی برای غمش گریه کردهام
تا روز مرگ سینه زنم با دم حسین
زهرا برای من همه شب میکند دعا
تا مشکی است پیرهنم با دم حسین
فرمودهاند آتش دوزخ شود حرام
محشر برای جان و تنم با دم حسین
من زندهام به هر نفسم با دم علی
تا زندهام نفس بزنم با دم حسین
من کربلایی از کرم مجتبی شدم
من عاشق دم حسنم با دم حسین
هنگام غسل من بنویسید: کربلا
با تربتی روی کفنم با دم حسین
یک روضۀ رقیه بخوانید دوستان
در لحظۀ کفن شدنم با دم حسین
-
دل تو رفت به گودال کشتهای مظلوم
تو سرو بودی و حالا خمیدهای تنها
به دوش، بار مصیبت کشیدهای تنها
اگر که پیر شدی، علتش ز کودکی است
چهها گذشت به کوچه! چه دیدهای تنها؟
-
زینب ثانی
بانو! زبانزد است حیایی که داشتی
تاریخ ثبت کرده وفایی که داشتی
در آسمان حیدر و زهرا پریدهای
مهد کمال بود هوایی که داشتی
-
آهسته رو زمان ز خواهر جدا شدن
دیگر رسیده قصه به آخر... جدا شدن...
سخت است خواهری ز برادر جدا شدنبا دلهره کنون که بغل میکنی مرا
یعنی فراق، با دل مضطر جدا شدن
از کودکی برای غمش گریه کردهام
زینت گرفته هر سخنم با دم حسین
چون عطردان شده دهنم با دم حسین
از کودکی برای غمش گریه کردهام
تا روز مرگ سینه زنم با دم حسین
زهرا برای من همه شب میکند دعا
تا مشکی است پیرهنم با دم حسین
فرمودهاند آتش دوزخ شود حرام
محشر برای جان و تنم با دم حسین
من زندهام به هر نفسم با دم علی
تا زندهام نفس بزنم با دم حسین
من کربلایی از کرم مجتبی شدم
من عاشق دم حسنم با دم حسین
هنگام غسل من بنویسید: کربلا
با تربتی روی کفنم با دم حسین
یک روضۀ رقیه بخوانید دوستان
در لحظۀ کفن شدنم با دم حسین