- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۷/۰۱
- بازدید: ۴۰۳۹
- شماره مطلب: ۸۳۰۱
-
چاپ
قلب نگران
دست بگذار به قلب نگرانم بابا
بلکه آرام شود روح و روانم بابا
چند وقت است صدایم نزدی دختر من؟
چند وقت است نگفتم به تو «جانم بابا»
نه تو هستی نه عمو و نه علی اکبر هست
پس برای چه کسی شعر بخوانم بابا؟
بس که در راه دویدم به خدا خسته شدم
بغلم کن روی پایت بنشانم بابا
حرفهای بدی امروز به من گفت یزید
وای بند آمده از شرم زبانم بابا
زجر ملعون به روی جای لبت سیلی زد
چند شب تلخ شده طعم دهانم بابا
گیسویم سوخته است و کف پام آبله زد
بازویم نیز شکسته به گمانم بابا
سینهات خلوت من بود و خرابش کردند
چه کسی پای نهاده به جهانم بابا؟
حرمله تیر به تو زد؟ به خدا میکشمش
آخرین تیر تو شد قد کمانم بابا
جان من بند به موهای پریشان تو بود
گیسویت سوخت چرا زنده بمانم بابا؟
-
ساقی من، شکسته سبوی مرا ببوس
کنج خرابه، سوخته موی مرا ببوس
تو محرمانه سرّ مگوی مرا ببوس
مثل لب تو خورده ترک دور چشم من
ساقی من، شکسته سبوی مرا ببوس
-
تربتی از کربلای تو برای من بس است
شمع هستم در عزای تو، برای من بس است
اشک میریزم برای تو، برای من بس است
من به هر چیزی که دادی و ندادی راضیام
تا ابد هستم گدای تو، برای من بس است
-
مادر شهید
جز این دو میوۀ قلبم ثمر نداشتهام
ببخش اگر که پسر بیشتر نداشتهام
برای اینکه شبیه تو بی کفن باشند
برایشان کفن از خانه برنداشتهام
-
اینها دو بال جعفر طیار هستند
یک لحظه بی تو فکر آسایش نکردم
پنجاه سال است از تو یک خواهش نکردم
یک عمر روی حرف تو چیزی نگفتم
این بار میخواهم به پای تو بیفتم
قلب نگران
دست بگذار به قلب نگرانم بابا
بلکه آرام شود روح و روانم بابا
چند وقت است صدایم نزدی دختر من؟
چند وقت است نگفتم به تو «جانم بابا»
نه تو هستی نه عمو و نه علی اکبر هست
پس برای چه کسی شعر بخوانم بابا؟
بس که در راه دویدم به خدا خسته شدم
بغلم کن روی پایت بنشانم بابا
حرفهای بدی امروز به من گفت یزید
وای بند آمده از شرم زبانم بابا
زجر ملعون به روی جای لبت سیلی زد
چند شب تلخ شده طعم دهانم بابا
گیسویم سوخته است و کف پام آبله زد
بازویم نیز شکسته به گمانم بابا
سینهات خلوت من بود و خرابش کردند
چه کسی پای نهاده به جهانم بابا؟
حرمله تیر به تو زد؟ به خدا میکشمش
آخرین تیر تو شد قد کمانم بابا
جان من بند به موهای پریشان تو بود
گیسویت سوخت چرا زنده بمانم بابا؟