- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۷/۰۱
- بازدید: ۵۹۸۶
- شماره مطلب: ۸۲۳۵
-
چاپ
من دختر حسینم، همسنگر حسینم
ویرانسرایم امشب، شد میهمانسرایم
اینجا که خیزران نیست، قرآن بخوان برایم
هر شب صدات کردم، امشب دعات کردم
یا در برم بمانی، یا همرهت بیایم
زهرا عذار نیلی، نگشود بهر حیدر
من هم به محضر تو صورت نمیگشایم
گر افکنی جدایی در بین جسم و جانم
دیگر به جان زهرا از خود مکن جدایم
من دختر حسینم، همسنگر حسینم
ماه صفر محرم، شام است کربلایم
خواهم در این خرابه، دور سرت بگردم
دیوار گشته حائل، زانو شده عصایم
دیشب به شوق وصلت، تا صبح گریه کردم
امشب بگو اسیران، گریند در عزایم
کی گفته در خرابه، شبها گرسنه خفتم؟
بعد از تو بوده هر شب، خون جگر غذایم
دانی چرا عدویم، تا حد مرگ میزد؟
فهمیده بود از اول، من دخت مرتضایم
تا دور او بگردم، تا دست او ببوسم
ای کاش همرهت بود، عموی با وفایم
هر چند روسیاهم، آلودۀ گناهم
مولا بگیر دستم، من «میثم» شمایم
-
بر حال حسین گریه کردم
ای بیت خدا، خدانگهدار
ای محفل عاشقان بیدار
ای سنگ نشان کوی دلدار
افسوس که با دو چشم خونبار
من از تو جدا شوم دگر بار
ای بیت خدا، خدانگهدار
-
صفایی ز آب فراتم بده
خداحافظ ای کعبه، ای بزم یار
خداحافظ ای بیت پروردگار
خداحافظ ای محفل اهل راز
خداحافظ ای قبلهام در نماز
-
من عبد گنهکارم و تو حی یگانه
مرغ سحرم دانۀ اشکم شده دانه
پیوسته کشد از جگرم شعله زبانه
تن خسته و کوه گنهم بر روی شانه
من عبد گنهکارم و تو حی یگانه
-
حج عبّاس تو در علقمه بود
کعبه، ای بیت خداوند جلیل
ای به سنگت، اثر پای خلیل
کعبه، ای خانۀ امّید همه
کعبه، ای مرکز توحید همه
من دختر حسینم، همسنگر حسینم
ویرانسرایم امشب، شد میهمانسرایم
اینجا که خیزران نیست، قرآن بخوان برایم
هر شب صدات کردم، امشب دعات کردم
یا در برم بمانی، یا همرهت بیایم
زهرا عذار نیلی، نگشود بهر حیدر
من هم به محضر تو صورت نمیگشایم
گر افکنی جدایی در بین جسم و جانم
دیگر به جان زهرا از خود مکن جدایم
من دختر حسینم، همسنگر حسینم
ماه صفر محرم، شام است کربلایم
خواهم در این خرابه، دور سرت بگردم
دیوار گشته حائل، زانو شده عصایم
دیشب به شوق وصلت، تا صبح گریه کردم
امشب بگو اسیران، گریند در عزایم
کی گفته در خرابه، شبها گرسنه خفتم؟
بعد از تو بوده هر شب، خون جگر غذایم
دانی چرا عدویم، تا حد مرگ میزد؟
فهمیده بود از اول، من دخت مرتضایم
تا دور او بگردم، تا دست او ببوسم
ای کاش همرهت بود، عموی با وفایم
هر چند روسیاهم، آلودۀ گناهم
مولا بگیر دستم، من «میثم» شمایم