مشخصات شعر

باور کنیم حرمت تو مستدام بود؟

دارم برای رنگ تنت گریه می‌کنم

پای نفس نفس زدنت گریه می‌کنم

 

باور کنیم حرمت تو مستدام بود؟

یا بردن تو بردن با احترام بود؟

 

باور کنیم شأن تو را رد نکرده است؟

این بد دهان شهر، به تو بد نکرده است؟

 

گرد و غبار، روی تو ای یار ریختند

روی سر تو از در و دیوار ریختند

 

هرچند بین کوچه تنت را کشید و برد

دست کسی به روی زن و بچه‌ات نخورد

 

باران تیر و نیزه نصیب تنت نشد

دست کسی مزاحم پیراهنت نشد

 

این سینه‌ات مکان نشست کسی نشد

دیگر سر تو دست به دست کسی نشد

 

باور کنیم حرمت تو مستدام بود؟

دارم برای رنگ تنت گریه می‌کنم

پای نفس نفس زدنت گریه می‌کنم

 

باور کنیم حرمت تو مستدام بود؟

یا بردن تو بردن با احترام بود؟

 

باور کنیم شأن تو را رد نکرده است؟

این بد دهان شهر، به تو بد نکرده است؟

 

گرد و غبار، روی تو ای یار ریختند

روی سر تو از در و دیوار ریختند

 

هرچند بین کوچه تنت را کشید و برد

دست کسی به روی زن و بچه‌ات نخورد

 

باران تیر و نیزه نصیب تنت نشد

دست کسی مزاحم پیراهنت نشد

 

این سینه‌ات مکان نشست کسی نشد

دیگر سر تو دست به دست کسی نشد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×