- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۵/۰۱
- بازدید: ۳۹۷۸
- شماره مطلب: ۷۷۰۷
-
چاپ
سورۀ انسان
دل را مقیم درگه جانان نوشتهاند
ما را غلام حضرت سلطان نوشتهاند
آتش ز سوز سینۀ ما آفریده شد
چون عشق تو به سینۀ سوزان نوشتهاند
تو سفرهدار عشقی و ما ریزهخوار تو
ما را کنار چشم تو مهمان نوشتهاند
دل ذره ذره میشود از یک نگاه تو
گویا ز روی چشم تو قرآن نوشتهاند
روز ازل که قرعه به نام تو میزدند
ما را برای عشق تو قربان نوشتهاند
دل میتپد به سینه ز فکر جمال تو
اصلا مرا ز عشق تو حیران نوشتهاند
از آن شبی که دل ز دل ما ربودهای
ما را انیس دیدۀ گریان نوشتهاند
ما از محرم و صفر و فاطمیهایم
ما را یتیم سورۀ انسان نوشتهاند
-
تشنۀ دیدار
دست ما نیست اگر دست به دامان توییم
فاطمه خواسته که بی سر و سامان توییم
تا ببینیم کمی از وجنات نبوی
تشنۀ دیدن رخسار درخشان توییم
-
هم صدای حسین در عرفات
ای دعای حسین در عرفات
هم صدای حسین در عرفات
لابه لای دعا تو را میخواند
آشنای حسین! در عرفات
-
روح مناجات
ای امیر عرفه! دست من و دامانت
جان به قربان تو و گردش آن چشمانت
ای امیر عرفه! ذکر لبت را قربان
حال پر سوز و غم نیمه شبت را قربان
-
ای غزل خوان چشم تو حافظ
دل سپردم به مهر مهرویی
گرچه آلودهای خرابم من
عرش اعلی اگر شود جایم
خاک راه ابوترابم من
سورۀ انسان
دل را مقیم درگه جانان نوشتهاند
ما را غلام حضرت سلطان نوشتهاند
آتش ز سوز سینۀ ما آفریده شد
چون عشق تو به سینۀ سوزان نوشتهاند
تو سفرهدار عشقی و ما ریزهخوار تو
ما را کنار چشم تو مهمان نوشتهاند
دل ذره ذره میشود از یک نگاه تو
گویا ز روی چشم تو قرآن نوشتهاند
روز ازل که قرعه به نام تو میزدند
ما را برای عشق تو قربان نوشتهاند
دل میتپد به سینه ز فکر جمال تو
اصلا مرا ز عشق تو حیران نوشتهاند
از آن شبی که دل ز دل ما ربودهای
ما را انیس دیدۀ گریان نوشتهاند
ما از محرم و صفر و فاطمیهایم
ما را یتیم سورۀ انسان نوشتهاند