- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۵/۰۱
- بازدید: ۸۵۸
- شماره مطلب: ۷۶۸۹
-
چاپ
عطر غزل
پریشان واژههایم را ز گیسوی شما دارم
تمام شعرهایم را من از سوی شما دارم
ولا حول، بر آن چشم و بر آن ابرو که من وزن
رباعی را فقط از این ترازوی شما دارم
تمام این غزلها را ضمانت میکنی آقا
که صید این مضامین را از آهوی شما دارم
قصیده قامتی و حاجی هر بیت تو هستم
که شرط حق مداری را من از کوی شما دارم
مربع گشت ترکیبم ز هر سو سجدهای واجب
قوافی قبلگاهی شد که از روی شما دارم
در عطر غزل افتاد و دل شد قطعهای از عرش
و من این قطعه را از نام خوشبوی شما دارم
به هر مصرع دعا کردم به هر مصرع روا کردی
شبیه مثنوی حسی فرا روی شما دارم
اگر که کربلا رفتم، نجف یا سامرا دیدم
تمام روزی خود را من از سوی شما دارم
-
چشمه عشق
کاش میشد که کمی زود زبان باز کنی
چه قدر کاش از این سینه شنیدم پسرم
نذر کردم که علمدار پدر باشی تو
علم و مشک برای تو خریدم پسرم
-
سفرۀ احسان
چرخش چرخ و فلک بسته به چشمان علی است
همۀ عمر جهان، بسته به یک آن علی است
همه از سفرۀ او روزی خود را دارند
آفرینش به خدا سفرۀ احسان علی است
-
پرِ پرواز
بسم رب الفاطمه آغاز کردم گریه را
از گلوی بغضهایم باز کردم گریه را
مثل یک مادر که فرزندش ز دستش میرود
اقتدا کردم به او، ابراز کردم گریه را
-
مقتدای عزادارها
به اذن حضرت مولا شدم کبوتر تو
که بال و پر بزنم پای روضۀ سر تو
ببخش با پر زخمی، به زحمت افتاده
لباس نوکریام را بریده مادر تو
عطر غزل
پریشان واژههایم را ز گیسوی شما دارم
تمام شعرهایم را من از سوی شما دارم
ولا حول، بر آن چشم و بر آن ابرو که من وزن
رباعی را فقط از این ترازوی شما دارم
تمام این غزلها را ضمانت میکنی آقا
که صید این مضامین را از آهوی شما دارم
قصیده قامتی و حاجی هر بیت تو هستم
که شرط حق مداری را من از کوی شما دارم
مربع گشت ترکیبم ز هر سو سجدهای واجب
قوافی قبلگاهی شد که از روی شما دارم
در عطر غزل افتاد و دل شد قطعهای از عرش
و من این قطعه را از نام خوشبوی شما دارم
به هر مصرع دعا کردم به هر مصرع روا کردی
شبیه مثنوی حسی فرا روی شما دارم
اگر که کربلا رفتم، نجف یا سامرا دیدم
تمام روزی خود را من از سوی شما دارم