- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۵/۰۱
- بازدید: ۴۸۹۲
- شماره مطلب: ۷۶۸۰
-
چاپ
برات کربلا
نگاهم کن! دلم یک خلوت جانانه میخواهد
کبوتروار آمد روی گنبد! دانه میخواهد
عطش دارم! تو در جریانی و دیری است میدانی
دلم یک جرعه از دریای سقاخانه میخواهد
ضمانت کردی و از دستهای مهربان تو
برای بستن پیمان، دلم پیمانه میخواهد
فدای آن گلایلهای بالای ضریحت که
ملائک پرور است و دور خود پروانه میخواهد
گدا آداب درباری نمیداند، فقط از تو
سلامی مهربان و کاملاً شاهانه میخواهد
سر از دیوار گوهرشاد عمری برنمیدارم
که غمهای وسیع و بی شمارم شانه میخواهد
به گنبد عادتم دادی کنار صحن آزادی
کبوتر بچهات را رد نکن که لانه میخواهد
به دعوتنامه محتاجم، نگاهم خیره مانده ست و
برات کربلا از دست صاحب خانه میخواهد
-
جنون مستند
داغی چه عظیم، کرد در سینه جلوس
شد روضه و با ضجه نفس شد محبوس
پرسید کسی: جنونتان مستند است؟
گفتیم: لهوف سید بن طاووس!
-
سفر تلخ
آن روزهای شعلهور یادم نرفته
دستان تبدار پدر یادم نرفته
دریا همان نزدیکی، اما تشنه بودیم
بیتابی و چشمان تر یادم نرفته
-
بوی جدایی
این زمین داغ به دل میدهد، آخر برویم
در من آشوب شده، جان برادر برویم
خاک اینجا چقدر بوی جدایی دارد
زینت دوش نبی! جان پیمبر برویم
-
فاطمۀ ثانی
خورشید نجیب آسمان، معصومه
محجوبۀ زینبی نشان، معصومه
او فاطمۀ ثانی و در حجب و حیا
الگوی تمام دختران، معصومه
برات کربلا
نگاهم کن! دلم یک خلوت جانانه میخواهد
کبوتروار آمد روی گنبد! دانه میخواهد
عطش دارم! تو در جریانی و دیری است میدانی
دلم یک جرعه از دریای سقاخانه میخواهد
ضمانت کردی و از دستهای مهربان تو
برای بستن پیمان، دلم پیمانه میخواهد
فدای آن گلایلهای بالای ضریحت که
ملائک پرور است و دور خود پروانه میخواهد
گدا آداب درباری نمیداند، فقط از تو
سلامی مهربان و کاملاً شاهانه میخواهد
سر از دیوار گوهرشاد عمری برنمیدارم
که غمهای وسیع و بی شمارم شانه میخواهد
به گنبد عادتم دادی کنار صحن آزادی
کبوتر بچهات را رد نکن که لانه میخواهد
به دعوتنامه محتاجم، نگاهم خیره مانده ست و
برات کربلا از دست صاحب خانه میخواهد