- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۵/۰۱
- بازدید: ۱۲۶۱
- شماره مطلب: ۷۶۵۹
-
چاپ
قرآن زینب
چه درهم کرده قاتل مصحف قرآن زینب را
به خانه بردهاند از سوی مسجد جان زینب را
همه با چشم گریان میروند از خانۀ مولا
چه میفهمد کسی حال دل ویران زینب را؟
تمام دختران باباییاند و خوب میفهمند
چگونه این غم عظمی شکست ارکان زینب را
دل بی رحم شهر کوفه بنگر خوب، شاهد باش
که این داغ و بلا هم کم نکرد ایمان زینب را
اگر خواهی ببینی روح زهرایی زینب را
ببین پای ولی، قربانی طفلان زینب را
الهی بگذرد این غصه و یک لحظه هم دیگر
نبیند شهر کوفه دیدۀ گریان زینب را
الهی این برادرها همیشه محضرش باشند
کسی خاکی نبیند لحظهای دامان زینب را
الهی تا نبیند آسمان کربلا بر نی
سرِ از تن جدای دلبر عطشان زینب را
-
مور و سلیمان
وقتی گناه شهر مرا از تو دور کرد
باید برات کرب و بلا جفت و جور کرد
صد بار عقل از سر من رفت، چون نسیم
از سوی کربلای تو یک بار عبور کرد
-
زینت دوش تو حسین و حسن
شمس رویت همیشه تابنده است
ابرویت ذوالفقار برنده است
دلت از مهر و عشق آکنده است
نام احمد تو را برازنده است
یا محمد، که هر دو زیبنده است
-
تو بزرگی و مرام تو نبخشیدن نیست
رنگ از چهره پریده است، خودت میدانی
عرق شرم چکیده است، خودت میدانی
پشت این خانه گدا آمده و با گریه
دست یاری طلبیده است، خودت میدانی
-
کرب و بلاییام کن
بر نفس خود دچارم، یابن الحسن اغثنی
عبدی خرابکارم، یابن الحسن اغثنی
در غفلت از قیامت، با شعلۀ جهالت
آتش گرفته بارم، یابن الحسن اغثنی
قرآن زینب
چه درهم کرده قاتل مصحف قرآن زینب را
به خانه بردهاند از سوی مسجد جان زینب را
همه با چشم گریان میروند از خانۀ مولا
چه میفهمد کسی حال دل ویران زینب را؟
تمام دختران باباییاند و خوب میفهمند
چگونه این غم عظمی شکست ارکان زینب را
دل بی رحم شهر کوفه بنگر خوب، شاهد باش
که این داغ و بلا هم کم نکرد ایمان زینب را
اگر خواهی ببینی روح زهرایی زینب را
ببین پای ولی، قربانی طفلان زینب را
الهی بگذرد این غصه و یک لحظه هم دیگر
نبیند شهر کوفه دیدۀ گریان زینب را
الهی این برادرها همیشه محضرش باشند
کسی خاکی نبیند لحظهای دامان زینب را
الهی تا نبیند آسمان کربلا بر نی
سرِ از تن جدای دلبر عطشان زینب را