- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۵/۰۱
- بازدید: ۳۸۶۸
- شماره مطلب: ۷۶۳۵
-
چاپ
گرمی بازار عشق
کیست این بانو که خلقی واله و شیدای اوست؟
گرمی بازار عشق از گرمی سودای اوست
کیست این بانو که دین را او مسخّر کرده است
کشور قرآن مصون از همّت والای اوست
فاش گویم زینب است این پارۀ قلب بتول
زینب است این کآسمانها فرش زیر پای اوست
مریم و سارا و هاجر بر در دارالسرور
روز محشر هر سه تن محتاج یک ایمای اوست
زینبی را در فصاحت آنکه هنگام سخن
عالمی سوزان همه از نطق آتش زای اوست
کربلا دارد نوا هر لحظه از بهر حسین
چون نکو بینی نوای یاحسین از نای اوست
کوفه را ویرانه گر بینی و درهم ریخته
این ز تأثیر فغان و ناله و غوغای اوست
-
روح غنچه
به گاهوارهات ای هرم التهاب بخواب
تو خانهزاد غمی، لحظهای بخواب بخواب
تو را چو چشمۀ باران به دشت خواهم برد
بخواب در برم ای روح سبز آب، بخواب
-
سفرۀ زمین
سماع را یله کن دست و آستینت را
بزن به خاک زمان، سفرۀ زمینت را
هنوز رنگ شفق صبح و شام خونین است
ز بس به سیلی و ناخن زدی جبینت را
-
بند دوم از ترجیع بند عاشورایی استاد شکوهی
به جز تو از همۀ کوفه با تو کیست؟ حسین!
دگر امید تو در زندگی به چیست؟ حسین!
کدام عاطفه مصباح راه سرخت گشت؟
که در سفینۀ عزمت درنگ نیست، حسین!
-
بند اول از ترجیع بند عاشورایی استاد شکوهی
چکاد آیۀ «و الشمس و الضحی» است حسین
نماد مجمل تفسیر «هل اتی» است حسین
اگر چه زادۀ «کیف بشر علی» است، ولی
حدیث فلسفهاش از بشر جداست حسین
گرمی بازار عشق
کیست این بانو که خلقی واله و شیدای اوست؟
گرمی بازار عشق از گرمی سودای اوست
کیست این بانو که دین را او مسخّر کرده است
کشور قرآن مصون از همّت والای اوست
فاش گویم زینب است این پارۀ قلب بتول
زینب است این کآسمانها فرش زیر پای اوست
مریم و سارا و هاجر بر در دارالسرور
روز محشر هر سه تن محتاج یک ایمای اوست
زینبی را در فصاحت آنکه هنگام سخن
عالمی سوزان همه از نطق آتش زای اوست
کربلا دارد نوا هر لحظه از بهر حسین
چون نکو بینی نوای یاحسین از نای اوست
کوفه را ویرانه گر بینی و درهم ریخته
این ز تأثیر فغان و ناله و غوغای اوست