مشخصات شعر

خندۀ پیمبری‌

قُنداقه را حسین گرفت و ‌نگاه کرد

این گونه آفتاب تبسم به ماه کرد

 

با خندۀ پیمبری‌اش از همان نخست

حال حسین را علی‌اش رو به راه کرد

 

هرکس که دیدش و صلواتی نکرد نذر

در باب احتجاج خودش اشتباه کرد

 

هرکس که بی وضو بغلش کرد بی گمان

مانند لمس کردن قرآن گناه کرد

 

با یک ‌نگاه دشمن خود را در اوج رزم

هر قدْر کوه بود مُبَدَل به کاه کرد

 

مردان جنگجوی عرب را بدون جنگ

پلکی به هم رسانده و خلع سلاح کرد

 

قبل از ورود شمر به گودال در وداع

روز حسین را علی اکبر سیاه کرد

 

برگشت با بهانۀ لب تشنگی ولی

در اصل شاهزاده تَرَحُم به شاه کرد

 

برگشت قطعه قطعه علی اکبر این چنین

یک دشت را برای تنش بارگاه کرد

 

خندۀ پیمبری‌

قُنداقه را حسین گرفت و ‌نگاه کرد

این گونه آفتاب تبسم به ماه کرد

 

با خندۀ پیمبری‌اش از همان نخست

حال حسین را علی‌اش رو به راه کرد

 

هرکس که دیدش و صلواتی نکرد نذر

در باب احتجاج خودش اشتباه کرد

 

هرکس که بی وضو بغلش کرد بی گمان

مانند لمس کردن قرآن گناه کرد

 

با یک ‌نگاه دشمن خود را در اوج رزم

هر قدْر کوه بود مُبَدَل به کاه کرد

 

مردان جنگجوی عرب را بدون جنگ

پلکی به هم رسانده و خلع سلاح کرد

 

قبل از ورود شمر به گودال در وداع

روز حسین را علی اکبر سیاه کرد

 

برگشت با بهانۀ لب تشنگی ولی

در اصل شاهزاده تَرَحُم به شاه کرد

 

برگشت قطعه قطعه علی اکبر این چنین

یک دشت را برای تنش بارگاه کرد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×