- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۰/۰۲
- بازدید: ۸۶۴
- شماره مطلب: ۷۱۸۰
-
چاپ
هفت بند نی (بند اول)
از آسمان به جان تو وقتی خبر رسید
فریاد کرد کعبه که وقت سفر رسید
از خود سفر کنید که فصل یگانگی ست
اکنون بهار رفتن از آیینه سر رسید
وقت طواف کعبه غمی بر دلت نشست
برخاستی که وقت طوافی دگر رسید
ای یار! آن شراب مگر چند ساله بود؟
این می اگر رسید، به خون جگر رسید
از شرم بانگ العطشت آب شد فرات
آبی که سیل گشت و به کوه و کمر رسید
نور بهشت بود، نه کابوس سرنوشت
تیر سه شعبهای که به داد پسر رسید
آوازۀ نماز تو از نینوا گذشت
سعی صفا و مروهات آخر به سر رسید
ذی الحجۀ حلال تو ماه حرام شد
تا حج ناتمام تو حج تمام شد
-
هفت بند نی (بند هفتم)
در انتظار خویش به پای تو سوختیم
در جستجوی خود به هوای تو سوختیم
"زین آتش نهفته که در سینههای ماست"
ای جان عاشقان به فدای تو، سوختیم
-
هفت بند نی (بند ششم)
رود نگاه ماه تو از دیده تا گذشت
دریا به جوش آمد و از چشم ما گذشت
وقتی کنار درک تو کوه از کمر شکست
غوغای عشق پاک تو از کربلا گذشت
-
هفت بند نی (بند پنجم)
پاشید تا خدا به زمین دانههای سرخ
رویید از نگاه تو پروانههای سرخ
نام تو از تصوّر اسطورهها گذشت
آن سو تر از توهمُّ افسانههای سرخ
-
هفت بند نی (بند چهارم)
ماه و ستاره عاشق دیدار عشق توست
خورشید، غرق دیدۀ بیدار عشق توست
باریدنی ست خون تو تا حشر، بر زمین
در قلب آسمان، غم خونبار عشق توست
هفت بند نی (بند اول)
از آسمان به جان تو وقتی خبر رسید
فریاد کرد کعبه که وقت سفر رسید
از خود سفر کنید که فصل یگانگی ست
اکنون بهار رفتن از آیینه سر رسید
وقت طواف کعبه غمی بر دلت نشست
برخاستی که وقت طوافی دگر رسید
ای یار! آن شراب مگر چند ساله بود؟
این می اگر رسید، به خون جگر رسید
از شرم بانگ العطشت آب شد فرات
آبی که سیل گشت و به کوه و کمر رسید
نور بهشت بود، نه کابوس سرنوشت
تیر سه شعبهای که به داد پسر رسید
آوازۀ نماز تو از نینوا گذشت
سعی صفا و مروهات آخر به سر رسید
ذی الحجۀ حلال تو ماه حرام شد
تا حج ناتمام تو حج تمام شد