- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۲/۰۱
- بازدید: ۲۷۱۴
- شماره مطلب: ۷۱۰۶
-
چاپ
مهمان رسول الله
صحرا به صحرا، کو به کو هر روز
گفتیم از جان رسول الله
از آن شهید بی سری که بود
این بار مهمان رسول الله
او بود مهمان نبی و ما
مهمان خار و کعب نی بودیم
بالشت سنگ از ما و جایش بود
بر روی دامان رسول الله
صحرا به صحرا زجر میآمد
تا آن زمان که فجر میآمد
با تازیانه رقص مستی داشت
از چشم پنهان رسول الله
یا داد از آن ساعتی که ما
در کاخ آن می خوار میدیدیم
میزد به دندان پدر، گفتیم
قربان دندان رسول الله
بر روی پیغمبر اگر از بام
خاکستر و دیدم سر بابام
ته ماندۀ می را و میدیدم
چشمان گریان رسول الله
صحرا به صحرا ناله و شیون
سی سال میمیرد از این غمها
حال این شب آخر به جای درد
گردیده مهمان رسول الله
-
عصر دهم
پیر شد
عصر دهم بود، زمینگیر شد
حرملهبا کف و با هلهله تقدیر شد
-
لبیک یا زینب
ردیف شعرهایم بعد از این لبیک یا زینب
که از اول همین آخر همین لبیک یا زینبهمیشه "کلنا عباسک" تا جان به تن دارم
که میگوید یلام البنین لبیک یا زینب -
به خدا یک سفر کرببلا کم دارم
چند وقتی ست سحر روضۀ نم نم دارم
روی هر شاخۀ پلکم گل شبنم دارم
سالها از غم هجران تو بر سر زدهام
این روالی ست که در روضه دمادم دارم -
قالی کرمان
ما کویریم، ببارید که باران خوب است
ذرهای نم بنشیند به بیابان خوب استبشود این دل بی ارزش ما وقت سحر
با قدمهای تو چون قالی کرمان خوب است
مهمان رسول الله
صحرا به صحرا، کو به کو هر روز
گفتیم از جان رسول الله
از آن شهید بی سری که بود
این بار مهمان رسول الله
او بود مهمان نبی و ما
مهمان خار و کعب نی بودیم
بالشت سنگ از ما و جایش بود
بر روی دامان رسول الله
صحرا به صحرا زجر میآمد
تا آن زمان که فجر میآمد
با تازیانه رقص مستی داشت
از چشم پنهان رسول الله
یا داد از آن ساعتی که ما
در کاخ آن می خوار میدیدیم
میزد به دندان پدر، گفتیم
قربان دندان رسول الله
بر روی پیغمبر اگر از بام
خاکستر و دیدم سر بابام
ته ماندۀ می را و میدیدم
چشمان گریان رسول الله
صحرا به صحرا ناله و شیون
سی سال میمیرد از این غمها
حال این شب آخر به جای درد
گردیده مهمان رسول الله