- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۲/۰۱
- بازدید: ۱۱۹۷
- شماره مطلب: ۷۱۰۵
-
چاپ
مسلک عشق
همین که بوی تو را با خودش بیارد باد
به خاک پات میافتیم، هرچه بادا باد
هزار مرتبه ممنون چشم مست توأیم
از اینکه قرعۀ مستی به نام ما افتاد
به دام حلقۀ مویت چنان اسیر شدیم
که هیچ وقت نخواهیم شد از آن آزاد
چه اتّفاق قشنگی ست این که در شعبان
فقط به صفحۀ تقویم حک شده میلاد
نماز پنجم شعبان، به مسلک عشق است
به سمت قبلۀ رخسار حضرت سجّاد
خدا به یمن قدمهاش بر بنی آدم
برای بال گشودن به عرش، فرصت داد
همیشه دامن پر خیر شهربانو، سبز
بهشت خانۀ آقای ما حسین، آباد
علی، دوباره علی، باز هم علی، یا رب
عنایتی که نگردد حسین، دشمن شاد
چگونه نئشۀ دنیا شود کسی که فقط
به ذکر حیدر کرّار میشود معتاد
علیّ عالی اعلاست، زین الله و
علیّ دوّم ارباب ماست زین العباد
شب ولادتی هر علیّ آل علی
دعای ماست رسیدن به صحن گوهرشاد
دعا به کسوت شاگرد در میآید و بس
اگر صحیفۀ سجّادیه شود استاد
نمیرسیم به حال بکاء و خوف و رجاء
مگر دعای ابوحمزهای کند امداد
به اقتدای دو تا چشم خیس پیغمبر
بناست گریه بریزیم پای این اعیاد
تلاش میکند امّا غم اسیری را
اسیر واقعه هرگز نمی برد از یاد
-
لشگر شب
همونهایی که خون کردن دل ناشاد مولا رو
لب تشنه جدا کردن سر داماد مولا رو
بازم این کوفیا حقّ و به حق، نشناختن و رفتن
تن مهمون رو از رو بام، زمین انداختن و رفتن
-
مست بی دست
آغاز کردم شعر خود را با اباالفضل
اذن ورودم در غزل شد یا اباالفضلهر مشکلی از دید من سهل است تا هست
مشکل گشای مردم دنیا اباالفضل -
عشق در هر قدم نوشت حسین
روی صحفه، قلم نوشت حسین
پشت هم پشت هم نوشت حسینتا که از کنج خانه راه افتاد
اشک چشم ترم نوشت حسین -
زبان لال
هرکس که حسّ و حال مرا درک میکند
این سوز بی زوال مرا درک میکند
کعبه که قرنهاست سیه پوش این عزاست
رنگ سیاه شال مرا درک میکند
مسلک عشق
همین که بوی تو را با خودش بیارد باد
به خاک پات میافتیم، هرچه بادا باد
هزار مرتبه ممنون چشم مست توأیم
از اینکه قرعۀ مستی به نام ما افتاد
به دام حلقۀ مویت چنان اسیر شدیم
که هیچ وقت نخواهیم شد از آن آزاد
چه اتّفاق قشنگی ست این که در شعبان
فقط به صفحۀ تقویم حک شده میلاد
نماز پنجم شعبان، به مسلک عشق است
به سمت قبلۀ رخسار حضرت سجّاد
خدا به یمن قدمهاش بر بنی آدم
برای بال گشودن به عرش، فرصت داد
همیشه دامن پر خیر شهربانو، سبز
بهشت خانۀ آقای ما حسین، آباد
علی، دوباره علی، باز هم علی، یا رب
عنایتی که نگردد حسین، دشمن شاد
چگونه نئشۀ دنیا شود کسی که فقط
به ذکر حیدر کرّار میشود معتاد
علیّ عالی اعلاست، زین الله و
علیّ دوّم ارباب ماست زین العباد
شب ولادتی هر علیّ آل علی
دعای ماست رسیدن به صحن گوهرشاد
دعا به کسوت شاگرد در میآید و بس
اگر صحیفۀ سجّادیه شود استاد
نمیرسیم به حال بکاء و خوف و رجاء
مگر دعای ابوحمزهای کند امداد
به اقتدای دو تا چشم خیس پیغمبر
بناست گریه بریزیم پای این اعیاد
تلاش میکند امّا غم اسیری را
اسیر واقعه هرگز نمی برد از یاد