- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۲/۰۱
- بازدید: ۴۸۷۷
- شماره مطلب: ۷۰۶۱
-
چاپ
دو تا گلدسته
روزی اشک و روضۀ هر سال با زینب
وقت پریدن قوت هر بال با زینب
پیراهن مشکی ما هر سال با مادر
در روضهها بر روی شانه شال با زینب
هل من معینت را شنید و گریه کرد و گفت
قربانی در حج تو امسال با زینب
تو جا بده در شاخ و برگت بچههایم را
شیرینی این میوههای کال با زینب
تو این دو تا گلدسته را تا خیمه برگردان
پوشاندنت در گوشۀ گودال با زینب
از توی صحرا خارها را جمع کن، اما
از پای دختر بچهها خلخال، با زینب
ای ماه، تابیدن به روی نیزهها با تو
منزل به منزل کار استهلال با زینب
-
عصر دهم
پیر شد
عصر دهم بود، زمینگیر شد
حرملهبا کف و با هلهله تقدیر شد
-
لبیک یا زینب
ردیف شعرهایم بعد از این لبیک یا زینب
که از اول همین آخر همین لبیک یا زینبهمیشه "کلنا عباسک" تا جان به تن دارم
که میگوید یلام البنین لبیک یا زینب -
به خدا یک سفر کرببلا کم دارم
چند وقتی ست سحر روضۀ نم نم دارم
روی هر شاخۀ پلکم گل شبنم دارم
سالها از غم هجران تو بر سر زدهام
این روالی ست که در روضه دمادم دارم -
قالی کرمان
ما کویریم، ببارید که باران خوب است
ذرهای نم بنشیند به بیابان خوب استبشود این دل بی ارزش ما وقت سحر
با قدمهای تو چون قالی کرمان خوب است
دو تا گلدسته
روزی اشک و روضۀ هر سال با زینب
وقت پریدن قوت هر بال با زینب
پیراهن مشکی ما هر سال با مادر
در روضهها بر روی شانه شال با زینب
هل من معینت را شنید و گریه کرد و گفت
قربانی در حج تو امسال با زینب
تو جا بده در شاخ و برگت بچههایم را
شیرینی این میوههای کال با زینب
تو این دو تا گلدسته را تا خیمه برگردان
پوشاندنت در گوشۀ گودال با زینب
از توی صحرا خارها را جمع کن، اما
از پای دختر بچهها خلخال، با زینب
ای ماه، تابیدن به روی نیزهها با تو
منزل به منزل کار استهلال با زینب