- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۲/۰۱
- بازدید: ۲۸۸۵
- شماره مطلب: ۶۷۶۵
-
چاپ
خیمهگاه زخمی آب
از خیمهگاه زخمی آب
دود حریق العطش تا عرش میرفت
_ امداد را _ پیچیده در شولای طوفان
مردی
به نام آبی دریا
به شط زد ....
***
دستی نهانی
لوحی مخطط را برآورد
نامیتناور را به رنگ سرخ
خط زد...
آن گاه در عرش
آیینۀ چشم ملایک موج برداشت
-
گلگون کفنان
هشدار که یار ناامیدی نشوی
زنهار که غرقه در پلیدی نشوی
رفتند حسینیان و گلگون کفنان
هشدار در ین عرصه یزیدی نشوی
-
شرنگ عاشقی
یاری که پر از خون جگر شد جامش
این بود به روز واپسین پیغامش
آن کس که ره حسین را میپوید
شهد است شرنگ عاشقی در کامش
-
پای در راه
بنگر که چگونه من رها کرد و گذشت
از خویش بریده، عزم ما کرد و گذشت
«هل من» چو شنید پای در راه نهاد
بر خون حسین اقتدا کرد و گذشت
خیمهگاه زخمی آب
از خیمهگاه زخمی آب
دود حریق العطش تا عرش میرفت
_ امداد را _ پیچیده در شولای طوفان
مردی
به نام آبی دریا
به شط زد ....
***
دستی نهانی
لوحی مخطط را برآورد
نامیتناور را به رنگ سرخ
خط زد...
آن گاه در عرش
آیینۀ چشم ملایک موج برداشت