مشخصات شعر

دعای مستجاب

کنج خرابه حالم از این غم خراب شد

پیراهنم ز پهلوی زخمی‌ خضاب شد

 

خیلی برای خشکی لب‌هات گریه کرد

دیدم کنار آب فرات عمه آب شد

 

بابا، کنیز خانۀ زهرا به شهر شام

از خیر عمه بود که عالی جناب شد

 

بازار برده‌ها و یتیمان و شهر شام

خرج سفر میان خرابه حساب شد

 

سهم سر تو نیزه شد و سهم دخترت

در بین کاروان اسیری طناب شد

 

رنج سفر به قیمت بابا خریدنی است

درد رقیه دیدن بزم شراب شد

 

آوای غربتت به دلم چنگ می‌زند

حالم ببین شبیه به حال رباب شد

 

بابا دعای دختر تو بین هر نماز

کنج خرابه پیش سرت مستجاب شد

 

دعای مستجاب

کنج خرابه حالم از این غم خراب شد

پیراهنم ز پهلوی زخمی‌ خضاب شد

 

خیلی برای خشکی لب‌هات گریه کرد

دیدم کنار آب فرات عمه آب شد

 

بابا، کنیز خانۀ زهرا به شهر شام

از خیر عمه بود که عالی جناب شد

 

بازار برده‌ها و یتیمان و شهر شام

خرج سفر میان خرابه حساب شد

 

سهم سر تو نیزه شد و سهم دخترت

در بین کاروان اسیری طناب شد

 

رنج سفر به قیمت بابا خریدنی است

درد رقیه دیدن بزم شراب شد

 

آوای غربتت به دلم چنگ می‌زند

حالم ببین شبیه به حال رباب شد

 

بابا دعای دختر تو بین هر نماز

کنج خرابه پیش سرت مستجاب شد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×