- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۱/۰۱
- بازدید: ۷۱۹۳
- شماره مطلب: ۶۵۴۱
-
چاپ
ای وارث خون گلوی سر بریده
دستی بده تا که بگیرم دستهایت
چشمی بده تا که کنم گریه برایت
دست توسّل دارم و چشم تمنّا
میدوزم امشب بر بلندای عطایت
مثل همیشه دست خالی و غریبم
یعنی نگاهی تازه کن سوی گدایت
خاموشی امروز من از بی غمی نیست
دیشب گریبان پاره کردم در هوایت
شبهای بسیاری غریبانه نمودم
در گوشۀ تنهاییام، آقا صدایت
ای بی پناهی که پناه عالمینی
جا ده دل آواره را زیر عبایت
این گوشۀ دنیا کسی فکر نجات است
با یک نظر دل را ببر تا بی نهایت
اینجا به صبح روشنت ایمان ندارند
کی مینمایی قصد اِعمال ولایت؟
قربان اشک صفحۀ قرآن چشمت
وقت تلاوت کردن تبّت یدایت
ای وارث خون گلوی سر بریده
کی میچکد خون گلویم زیر پایت؟
شور شهادت دارم و شوق وصالت
یابن الشّموس الطّالعه خونم حلالت
-
تشنۀ دیدار
دست ما نیست اگر دست به دامان توییم
فاطمه خواسته که بی سر و سامان توییم
تا ببینیم کمی از وجنات نبوی
تشنۀ دیدن رخسار درخشان توییم
-
هم صدای حسین در عرفات
ای دعای حسین در عرفات
هم صدای حسین در عرفات
لابه لای دعا تو را میخواند
آشنای حسین! در عرفات
-
روح مناجات
ای امیر عرفه! دست من و دامانت
جان به قربان تو و گردش آن چشمانت
ای امیر عرفه! ذکر لبت را قربان
حال پر سوز و غم نیمه شبت را قربان
-
ای غزل خوان چشم تو حافظ
دل سپردم به مهر مهرویی
گرچه آلودهای خرابم من
عرش اعلی اگر شود جایم
خاک راه ابوترابم من
ای وارث خون گلوی سر بریده
دستی بده تا که بگیرم دستهایت
چشمی بده تا که کنم گریه برایت
دست توسّل دارم و چشم تمنّا
میدوزم امشب بر بلندای عطایت
مثل همیشه دست خالی و غریبم
یعنی نگاهی تازه کن سوی گدایت
خاموشی امروز من از بی غمی نیست
دیشب گریبان پاره کردم در هوایت
شبهای بسیاری غریبانه نمودم
در گوشۀ تنهاییام، آقا صدایت
ای بی پناهی که پناه عالمینی
جا ده دل آواره را زیر عبایت
این گوشۀ دنیا کسی فکر نجات است
با یک نظر دل را ببر تا بی نهایت
اینجا به صبح روشنت ایمان ندارند
کی مینمایی قصد اِعمال ولایت؟
قربان اشک صفحۀ قرآن چشمت
وقت تلاوت کردن تبّت یدایت
ای وارث خون گلوی سر بریده
کی میچکد خون گلویم زیر پایت؟
شور شهادت دارم و شوق وصالت
یابن الشّموس الطّالعه خونم حلالت