- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۱/۰۱
- بازدید: ۲۳۷۹
- شماره مطلب: ۶۵۴۰
-
چاپ
بهانۀ کرب و بلا
شکر خدا که لطفِ تو دست مرا گرفت
مِهرت میان این دلِ ویرانه جا گرفت
امروز نه، که روز الست بربکم
با تو دلم بهانۀ کرب و بلا گرفت
آواز پر زسوز کسی میرسد ز عرش
ماه محرم آمده، باید عزا گرفت
ما فکر میکنیم هنر کردهایم، نَه
روضه برای بی کسی تو، خدا گرفت
از من سیاهتر به خدا نیست، ماندهام
چشمت چگونه راه من بی حیا گرفت
اعجاز میکند به خداوندی خدا
شور غمت به سینۀ هرکس که پا گرفت
پس میتوان ز دست غلام سیاه تو
در روضهها حوالۀ کرب و بلا گرفت
یاد تمام پیر غلامان به خیر باد
سینه زدن ز گریۀ آنان بقا گرفت
سر میزند به رسم وفا حضرت نگار
گر هییتی ز یادِ شهیدان صفا گرفت
امشب برایِ روز دهم گریه میکنم
این روضه را چگونه توان بی صدا گرفت؟
هنگام سربریدن تو آسمان بُرید
رفتی به روی نیزه به بالا هوا گرفت
-
تشنۀ دیدار
دست ما نیست اگر دست به دامان توییم
فاطمه خواسته که بی سر و سامان توییم
تا ببینیم کمی از وجنات نبوی
تشنۀ دیدن رخسار درخشان توییم
-
هم صدای حسین در عرفات
ای دعای حسین در عرفات
هم صدای حسین در عرفات
لابه لای دعا تو را میخواند
آشنای حسین! در عرفات
-
روح مناجات
ای امیر عرفه! دست من و دامانت
جان به قربان تو و گردش آن چشمانت
ای امیر عرفه! ذکر لبت را قربان
حال پر سوز و غم نیمه شبت را قربان
-
ای غزل خوان چشم تو حافظ
دل سپردم به مهر مهرویی
گرچه آلودهای خرابم من
عرش اعلی اگر شود جایم
خاک راه ابوترابم من
بهانۀ کرب و بلا
شکر خدا که لطفِ تو دست مرا گرفت
مِهرت میان این دلِ ویرانه جا گرفت
امروز نه، که روز الست بربکم
با تو دلم بهانۀ کرب و بلا گرفت
آواز پر زسوز کسی میرسد ز عرش
ماه محرم آمده، باید عزا گرفت
ما فکر میکنیم هنر کردهایم، نَه
روضه برای بی کسی تو، خدا گرفت
از من سیاهتر به خدا نیست، ماندهام
چشمت چگونه راه من بی حیا گرفت
اعجاز میکند به خداوندی خدا
شور غمت به سینۀ هرکس که پا گرفت
پس میتوان ز دست غلام سیاه تو
در روضهها حوالۀ کرب و بلا گرفت
یاد تمام پیر غلامان به خیر باد
سینه زدن ز گریۀ آنان بقا گرفت
سر میزند به رسم وفا حضرت نگار
گر هییتی ز یادِ شهیدان صفا گرفت
امشب برایِ روز دهم گریه میکنم
این روضه را چگونه توان بی صدا گرفت؟
هنگام سربریدن تو آسمان بُرید
رفتی به روی نیزه به بالا هوا گرفت