- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۲/۰۱
- بازدید: ۱۷۵۹
- شماره مطلب: ۶۵۱۸
-
چاپ
آیات مریم
سنگینی داغ تو ماتم را به هم ریخت
این روضه چندین بار آدم را به هم ریخت
قلب ملائک را به درد آورد اشکت
سوز گلویت عرش اعظم را به هم ریخت
خسته شد از بس خیمهها را مادرت گشت
هاجر که شد، آیات مریم را به هم ریخت
اصلا همین که از عطش کردی تلظی
داغ لبت در مکه زمزم را به هم ریخت
صیاد هر تیرش برای یک شکار است
پس حرمله اصلی منظم را به هم ریخت
بارید این بار از زمین بر آسمانها
خون گلویت نظم عالم را به هم ریخت
ذاکر دو دم میداد: شش ماهه، سه شعبه
یک سینه زن با گریهاش دم را به هم ریخت
-
اوج سر به راهی
ما را طبیب حاذق، بیمار میپسندد
بیمار چشم خود را، تبدار میپسندد
فرمود با اشاره، بعد از دو استخاره
یک بار مست و یک بار، هوشیار میپسندد
-
شاهطلب
ذکر حرم توست که گل کرده به لبها
پس گوش بکن نالۀ «آقا بطلب» ها
تنبیه نکن، گر چه بدم، گر چه سیاهم
محتاج نوازش شدهام جای غضبها
-
مثل زمزم
ما در عزایت مثل زمزم گریه کردیم
گاهی شدید و گاه نم نم گریه کردیم
گاهی تک و تنها میان خلوت اما
اغلب میان روضه با هم گریه کردیم
-
نوۀ فاطمهام، حوصله خیلی دارم
با وجودی که پدرجان گله خیلی دارم
نوۀ فاطمهام، حوصله خیلی دارم
وسط آن همه اسباب جسارت بر ما
نفرت از سلسله و هلهله خیلی دارم
آیات مریم
سنگینی داغ تو ماتم را به هم ریخت
این روضه چندین بار آدم را به هم ریخت
قلب ملائک را به درد آورد اشکت
سوز گلویت عرش اعظم را به هم ریخت
خسته شد از بس خیمهها را مادرت گشت
هاجر که شد، آیات مریم را به هم ریخت
اصلا همین که از عطش کردی تلظی
داغ لبت در مکه زمزم را به هم ریخت
صیاد هر تیرش برای یک شکار است
پس حرمله اصلی منظم را به هم ریخت
بارید این بار از زمین بر آسمانها
خون گلویت نظم عالم را به هم ریخت
ذاکر دو دم میداد: شش ماهه، سه شعبه
یک سینه زن با گریهاش دم را به هم ریخت