مشخصات شعر

خدا مرا بکشد

نماز، پشت سر تو چه عالمی دارد

نظر به چشم تر تو چه عالمی دارد

 

ز خواب ناز گذر کردن و تماشای

نیایش سحر تو چه عالمی دارد

 

نشسته‌ام به هوای نگاه مرحمتت

که بر دلم نظر تو چه عالمی دارد

 

چه می‌شود سفری من ملازمت باشم؟

به کربلا سفر تو چه عالمی دارد

 

میان روضۀ ارباب بی کفن، شور

دم پر از شرر تو چه عالمی دارد

 

بیا که زینب کبری تو را صدا می‌زد

سر بریدۀ آقا، تو را صدا می‌زد

 

تو و غریبی و زاری! خدا مرا بکشد

به آن غمی که تو داری خدا مرا بکشد

 

چرا به گوشۀ صحرا نموده ای منزل؟

مگر که خانه نداری؟ خدا مرا بکشد

 

برای معصیت بی شمار من آقا

همیشه اشک تو جاری، خدا مرا بکشد

 

میان روضه می‌آیی ولی من غافل

ز دیدن تو فراری، خدا مرا بکشد

 

شنیده‌ام که کسی با سر برادر گفت:

چرا به نیزه سواری؟ خدا مرا بکشد

 

کسی ندیده به بزم شراب و تشت طلا

سر بریدۀ قاری، خدا مرا بکشد

 

هنوز سوز صدایی غریب می‌آید

صدای قاری شیب الخضیب می‌آید

 

خدا مرا بکشد

نماز، پشت سر تو چه عالمی دارد

نظر به چشم تر تو چه عالمی دارد

 

ز خواب ناز گذر کردن و تماشای

نیایش سحر تو چه عالمی دارد

 

نشسته‌ام به هوای نگاه مرحمتت

که بر دلم نظر تو چه عالمی دارد

 

چه می‌شود سفری من ملازمت باشم؟

به کربلا سفر تو چه عالمی دارد

 

میان روضۀ ارباب بی کفن، شور

دم پر از شرر تو چه عالمی دارد

 

بیا که زینب کبری تو را صدا می‌زد

سر بریدۀ آقا، تو را صدا می‌زد

 

تو و غریبی و زاری! خدا مرا بکشد

به آن غمی که تو داری خدا مرا بکشد

 

چرا به گوشۀ صحرا نموده ای منزل؟

مگر که خانه نداری؟ خدا مرا بکشد

 

برای معصیت بی شمار من آقا

همیشه اشک تو جاری، خدا مرا بکشد

 

میان روضه می‌آیی ولی من غافل

ز دیدن تو فراری، خدا مرا بکشد

 

شنیده‌ام که کسی با سر برادر گفت:

چرا به نیزه سواری؟ خدا مرا بکشد

 

کسی ندیده به بزم شراب و تشت طلا

سر بریدۀ قاری، خدا مرا بکشد

 

هنوز سوز صدایی غریب می‌آید

صدای قاری شیب الخضیب می‌آید

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×