مشخصات شعر

نور عین من

 

کشمکش بهر پیروهن نکنید

سر غارت بزن بزن نکنید

نیزه را داخل دهن نکنید

جسم او را اگر کفن نکنید

 

آه و نفرین می‌کنم همه را

می‌کشانم علی و فاطمه را

 

نیزه را از روی پرش بردار

چکمه ات را ز پیکرش بردار

خنجرت را ز حنجرش بردار

لعنتی دست از سرش بردار

 

تشنه هست و رمق ندارد او

سر او را عقب نکش از مو

 

شمر بس کن تو قتلگاه نرو

بی وضو سمت و سوی شاه نرو

دخترش می‌کند نگاه، نرو

روی این جسم پاره راه نرو

 

اینکه افتاده نور عین من است

خواهرش هستم و حسین من است

 

نور عین من

 

کشمکش بهر پیروهن نکنید

سر غارت بزن بزن نکنید

نیزه را داخل دهن نکنید

جسم او را اگر کفن نکنید

 

آه و نفرین می‌کنم همه را

می‌کشانم علی و فاطمه را

 

نیزه را از روی پرش بردار

چکمه ات را ز پیکرش بردار

خنجرت را ز حنجرش بردار

لعنتی دست از سرش بردار

 

تشنه هست و رمق ندارد او

سر او را عقب نکش از مو

 

شمر بس کن تو قتلگاه نرو

بی وضو سمت و سوی شاه نرو

دخترش می‌کند نگاه، نرو

روی این جسم پاره راه نرو

 

اینکه افتاده نور عین من است

خواهرش هستم و حسین من است

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×