مشخصات شعر

نان سفره

ما آب از دو دیدۀ گریان گرفته‌ایم

از سفرۀ شماست اگر نان گرفته‌ایم

 

روزی ما به دست شما می‌خورد رقم

پس رزق را ز دست کریمان گرفته‌ایم

 

از عشق های بی سر و سامان گذشته‌ایم

با عشق روضه هاست که سامان گرفته‌ایم

 

عالم زیاد هست که کافر کند مرا

از دست روضه خوان تو‌ ایمان گرفته‌ایم

 

ما مردۀ گناه و گناهی نداشتیم

تو آمدی و از نفست جان گرفته‌ایم

 

دردی به جز تو نیست دوایی به جز تو نیست

با درد آمدیم که درمان گرفته‌ایم

 

شرمنده‌ایم از غمتان جان نداده‌ایم

مشکل چه بود اینقدر آسان گرفته‌ایم

 

دل سنگ بوده‌ایم و کویری دو چشممان

همراه زخم‌های تو باران گرفته‌ایم

**

با سایۀ سرت سر ما گرم شد أخا

تا کوفه روی سر، مه تابان گرفته‌ایم

 

احیا گرفته‌ایم همه با سرت حسین

بر روی سر ببین همه قرآن گرفته‌ایم

 

نان سفره

ما آب از دو دیدۀ گریان گرفته‌ایم

از سفرۀ شماست اگر نان گرفته‌ایم

 

روزی ما به دست شما می‌خورد رقم

پس رزق را ز دست کریمان گرفته‌ایم

 

از عشق های بی سر و سامان گذشته‌ایم

با عشق روضه هاست که سامان گرفته‌ایم

 

عالم زیاد هست که کافر کند مرا

از دست روضه خوان تو‌ ایمان گرفته‌ایم

 

ما مردۀ گناه و گناهی نداشتیم

تو آمدی و از نفست جان گرفته‌ایم

 

دردی به جز تو نیست دوایی به جز تو نیست

با درد آمدیم که درمان گرفته‌ایم

 

شرمنده‌ایم از غمتان جان نداده‌ایم

مشکل چه بود اینقدر آسان گرفته‌ایم

 

دل سنگ بوده‌ایم و کویری دو چشممان

همراه زخم‌های تو باران گرفته‌ایم

**

با سایۀ سرت سر ما گرم شد أخا

تا کوفه روی سر، مه تابان گرفته‌ایم

 

احیا گرفته‌ایم همه با سرت حسین

بر روی سر ببین همه قرآن گرفته‌ایم

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×