- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۲۲
- بازدید: ۳۴۱۴
- شماره مطلب: ۶۱۶۸
-
چاپ
آیا تویی عزیز پیمبر؟
ای پیکر برهنۀ بی سر حسین من
آیا تویی عزیز پیمبر، حسین من؟
پیدا نمیکنم به تنت جای بوسهای
جز جای تیر و نیزه و خنجر حسین من
بگذار تا زنم به گلوی بریدهات
یک بوسه با نیابت مادر حسین من
ای بر تنت سلام، جواب سلام ده
از حنجر بریده به خواهر حسین من
زخم تنت ز حد تصَوّر، بوَد فزون
زخم دلت هزار برابر، حسین من
ترسم کشند دختر مظلومۀ تو را
او را نگیر اینهمه در بر حسین من
برخیز و بر مسافر شامت، اذان بگو
قرآن بخوان، در این دم آخر حسین من
من آن مسافرم که ز خون گلوی تو
کردم خضاب، جان برادر، حسین من
گر بیتو میروم سفر شام، غم مخور
همراه ماست شمر ستمگر حسین من
«میثم» ز سوز سینۀ ما شعله میکشد
دستش بگیر در صف محشر حسین من
-
بر حال حسین گریه کردم
ای بیت خدا، خدانگهدار
ای محفل عاشقان بیدار
ای سنگ نشان کوی دلدار
افسوس که با دو چشم خونبار
من از تو جدا شوم دگر بار
ای بیت خدا، خدانگهدار
-
صفایی ز آب فراتم بده
خداحافظ ای کعبه، ای بزم یار
خداحافظ ای بیت پروردگار
خداحافظ ای محفل اهل راز
خداحافظ ای قبلهام در نماز
-
من عبد گنهکارم و تو حی یگانه
مرغ سحرم دانۀ اشکم شده دانه
پیوسته کشد از جگرم شعله زبانه
تن خسته و کوه گنهم بر روی شانه
من عبد گنهکارم و تو حی یگانه
-
حج عبّاس تو در علقمه بود
کعبه، ای بیت خداوند جلیل
ای به سنگت، اثر پای خلیل
کعبه، ای خانۀ امّید همه
کعبه، ای مرکز توحید همه
آیا تویی عزیز پیمبر؟
ای پیکر برهنۀ بی سر حسین من
آیا تویی عزیز پیمبر، حسین من؟
پیدا نمیکنم به تنت جای بوسهای
جز جای تیر و نیزه و خنجر حسین من
بگذار تا زنم به گلوی بریدهات
یک بوسه با نیابت مادر حسین من
ای بر تنت سلام، جواب سلام ده
از حنجر بریده به خواهر حسین من
زخم تنت ز حد تصَوّر، بوَد فزون
زخم دلت هزار برابر، حسین من
ترسم کشند دختر مظلومۀ تو را
او را نگیر اینهمه در بر حسین من
برخیز و بر مسافر شامت، اذان بگو
قرآن بخوان، در این دم آخر حسین من
من آن مسافرم که ز خون گلوی تو
کردم خضاب، جان برادر، حسین من
گر بیتو میروم سفر شام، غم مخور
همراه ماست شمر ستمگر حسین من
«میثم» ز سوز سینۀ ما شعله میکشد
دستش بگیر در صف محشر حسین من