- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۱/۰۱
- بازدید: ۱۷۰۸
- شماره مطلب: ۶۱۱۰
-
چاپ
مناجات
به این طریق خدایی کسی کجا بکند
که ما خطا بنماییم، او عطا بکند
نه بندگی، نه رفاقت، نه عاشقی کردیم
برای کار نکرده چه لطفها بکند
همیشه وعدۀ او حق و وعدۀ ما پوچ
که ما جفا بنماییم، او وفا بکند
همیشه بر همه باریده و ندیدم من
برای رحمت خود خوب و بد سوا بکند
در انتظار گدا نیست تا که در بزند
به هر کجا که گدا هست، سفره وا بکند
برای آنکه به معراج بنده را ببرد
میان کرببلا عرش را بنا بکند
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که قبل بندگیات او به تو عطا بکند
منی که عرضۀ توبه ندیدهام در خویش
مگر خدا ز گناهان مرا جدا بکند
مگر به حق علی و به حق آل علی
به این امید نگاهی به سوی ما بکند
چه میشود که بمیرم کنار شش گوشه
عجب خیال خوشی کردهام، خدا بکند
-
چشمه عشق
کاش میشد که کمی زود زبان باز کنی
چه قدر کاش از این سینه شنیدم پسرم
نذر کردم که علمدار پدر باشی تو
علم و مشک برای تو خریدم پسرم
-
سفرۀ احسان
چرخش چرخ و فلک بسته به چشمان علی است
همۀ عمر جهان، بسته به یک آن علی است
همه از سفرۀ او روزی خود را دارند
آفرینش به خدا سفرۀ احسان علی است
-
پرِ پرواز
بسم رب الفاطمه آغاز کردم گریه را
از گلوی بغضهایم باز کردم گریه را
مثل یک مادر که فرزندش ز دستش میرود
اقتدا کردم به او، ابراز کردم گریه را
-
مقتدای عزادارها
به اذن حضرت مولا شدم کبوتر تو
که بال و پر بزنم پای روضۀ سر تو
ببخش با پر زخمی، به زحمت افتاده
لباس نوکریام را بریده مادر تو
مناجات
به این طریق خدایی کسی کجا بکند
که ما خطا بنماییم، او عطا بکند
نه بندگی، نه رفاقت، نه عاشقی کردیم
برای کار نکرده چه لطفها بکند
همیشه وعدۀ او حق و وعدۀ ما پوچ
که ما جفا بنماییم، او وفا بکند
همیشه بر همه باریده و ندیدم من
برای رحمت خود خوب و بد سوا بکند
در انتظار گدا نیست تا که در بزند
به هر کجا که گدا هست، سفره وا بکند
برای آنکه به معراج بنده را ببرد
میان کرببلا عرش را بنا بکند
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که قبل بندگیات او به تو عطا بکند
منی که عرضۀ توبه ندیدهام در خویش
مگر خدا ز گناهان مرا جدا بکند
مگر به حق علی و به حق آل علی
به این امید نگاهی به سوی ما بکند
چه میشود که بمیرم کنار شش گوشه
عجب خیال خوشی کردهام، خدا بکند