- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۱/۰۱
- بازدید: ۸۴۱۸
- شماره مطلب: ۶۰۸۳
-
چاپ
صحبت از شیر شد و رفت دلم کرب وبلا
نخلى از اشک تو سیراب نگردید دگر
از همان لحظه که بر فرقِ تو شمشیر آمد
حوریان هم به عزاى تو سیه پوشیدند
تا به گوش فلکت، نعرۀ تکبیر آمد
شیر، تجویز به درمان سرت کرد طبیب
هر که آمد به ملاقات تو، با شیر آمد
صحبت از شیر شد و رفت دلم کرب وبلا
که به میدان، پسرى با پدرى پیر آمد
قدر یک جرعه ازین شیر، اگر داشت رباب
طفل مىماند، ولى حرمله با تیر آمد
-
حوریان هم به عزاى تو سیه پوشیدند
نخلى از اشک تو سیراب نگردید دگر
از همان لحظه که بر فرق تو شمشیر آمد
حوریان هم به عزاى تو سیه پوشیدند
تا به گوش فلکت، نعرۀ تکبیر آمد
-
مرحمت مادر
قبلهام روى تو و خانۀ تو جاى من است
یاحسین ورد زبان من و لبهاى من است
مرده آرند به هر مجلس تو ، زنده شود
محفل روضۀ تو وادى سیناى من است
-
زینب و بزم یزید و لب خشکیده و چوب
زهر افتاده به جان جگرم، مهدی جان
لرزه انداخت ز پا تا به سرم، مهدی جان
به لب خشک پدر آب گوارا برسان
که من از سوز عطش شعلهورم، مهدی جان
صحبت از شیر شد و رفت دلم کرب وبلا
نخلى از اشک تو سیراب نگردید دگر
از همان لحظه که بر فرقِ تو شمشیر آمد
حوریان هم به عزاى تو سیه پوشیدند
تا به گوش فلکت، نعرۀ تکبیر آمد
شیر، تجویز به درمان سرت کرد طبیب
هر که آمد به ملاقات تو، با شیر آمد
صحبت از شیر شد و رفت دلم کرب وبلا
که به میدان، پسرى با پدرى پیر آمد
قدر یک جرعه ازین شیر، اگر داشت رباب
طفل مىماند، ولى حرمله با تیر آمد