- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۰/۰۲
- بازدید: ۶۱۸
- شماره مطلب: ۶۰۱۰
-
چاپ
ای مریم حماسه و...
ای بانوی نمونۀ اسلام، السلام
ای زینب! ای ولایت تو تام، السلام
ای نام تو تولد یک گفتمان ناب
ای بهترین مبلغ اسلام السلام
خوش آمدی معلم درد آشنای ما
ای علم تو، مروج احکام اسلام
فرمود مصطفای خدا در مقام تو
این دختر است واجب الاکرم السلام
ما دور کعبه، کعبه به دور تو در طواف
بسته است به والای تو احرام السلام
سلطان عشق منتظرت بود و با تو گفت
از صبح روز واقعه تا شام، السلام
ای یاد تو بهانۀ تجدید خاطرات
ای نام تو مجال مرور مجاهدات
منت خدای را که فلک، جرعه نوش توست
تو گل فروش عشق و خدا گل فروش توست
خضر، آن همه که ساقی آب حیات هست
گمگشتۀ حقیقت تو، جرعه نوش توست
ای مریم حماسه و زهرای کربلا
راه حسین در گرو یک خروش توست
پویاترین امامت و گویاترین کلام
وقتی است که لوای ولایت به دوش توست
ای خطبۀ مقدس تو، سورهای جدید
جبریل نکته خوان پیام سروش توست
ای معجرت، بلندتر از واژۀ حجاب
نور عفاف، تحفۀ تو پرده پوش توست
ای جان فدای نعرۀ تکبیر زندهات
قرآن نیزه شاهد تفسیر زندهات
اینجا نگاه عاطفه کم کم شروع شد
باران چشم فاطمه نم نم شروع شد
زیباترین تجمع عالم، که با گرفت
تکرارهای سجدۀ آدم شروع شد
رسم قشنگ اسم گذاری که شد شروع
حرف دل پیمبر اعظم شروع شد
وقتی به نام نامی زینب صداش کرد
گویا شکوه ماه محرم شروع شد
عنوان کربلا به میان آمد و سپس
تقدیم احترام به پرچم شروع شد
افتاد چشم عاشق و معشوق چون به هم
فصل بهار آمد و شبنم شروع شد
با بوسۀ حسین، به دستان زینبش
تاریخ روضه خوانی عالم شروع شد
آرام شد، به دست مسیحای کربلا
قلب رئوف زینب کبرای کربلا
-
سرمایۀ محبت
ماییم و انس و الفت تو یا اباالجواد
در جان ماست محنت تو یا اباالجواد
با اذن فاطمه به دل ما رسیده است
سرمایۀ محبت تو یا اباالجواد
-
جگر تشنۀ او ذکر انا العطشان داشت
باز هم بر دل مظلوم، شرر افتاده
باز هم شعلۀ زهری به جگر افتاده
اینهمه زجر بر این جسم جوانش ندهید
وسط حجره جواد است، به سر افتاده
-
بوی کربلا
در سینه دوباره ابتلا میآید
غم باز به اردوی ولا میآید
دلهای شکسته کاظمینی شده است
اینجاست که بوی کربلا میآید
-
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره حجرۀ دربسته، باز کرب و بلا
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره مارگزیده، دوباره پاره جگر
خدا! چه میگذرد بر جواد ابن رضا
ای مریم حماسه و...
ای بانوی نمونۀ اسلام، السلام
ای زینب! ای ولایت تو تام، السلام
ای نام تو تولد یک گفتمان ناب
ای بهترین مبلغ اسلام السلام
خوش آمدی معلم درد آشنای ما
ای علم تو، مروج احکام اسلام
فرمود مصطفای خدا در مقام تو
این دختر است واجب الاکرم السلام
ما دور کعبه، کعبه به دور تو در طواف
بسته است به والای تو احرام السلام
سلطان عشق منتظرت بود و با تو گفت
از صبح روز واقعه تا شام، السلام
ای یاد تو بهانۀ تجدید خاطرات
ای نام تو مجال مرور مجاهدات
منت خدای را که فلک، جرعه نوش توست
تو گل فروش عشق و خدا گل فروش توست
خضر، آن همه که ساقی آب حیات هست
گمگشتۀ حقیقت تو، جرعه نوش توست
ای مریم حماسه و زهرای کربلا
راه حسین در گرو یک خروش توست
پویاترین امامت و گویاترین کلام
وقتی است که لوای ولایت به دوش توست
ای خطبۀ مقدس تو، سورهای جدید
جبریل نکته خوان پیام سروش توست
ای معجرت، بلندتر از واژۀ حجاب
نور عفاف، تحفۀ تو پرده پوش توست
ای جان فدای نعرۀ تکبیر زندهات
قرآن نیزه شاهد تفسیر زندهات
اینجا نگاه عاطفه کم کم شروع شد
باران چشم فاطمه نم نم شروع شد
زیباترین تجمع عالم، که با گرفت
تکرارهای سجدۀ آدم شروع شد
رسم قشنگ اسم گذاری که شد شروع
حرف دل پیمبر اعظم شروع شد
وقتی به نام نامی زینب صداش کرد
گویا شکوه ماه محرم شروع شد
عنوان کربلا به میان آمد و سپس
تقدیم احترام به پرچم شروع شد
افتاد چشم عاشق و معشوق چون به هم
فصل بهار آمد و شبنم شروع شد
با بوسۀ حسین، به دستان زینبش
تاریخ روضه خوانی عالم شروع شد
آرام شد، به دست مسیحای کربلا
قلب رئوف زینب کبرای کربلا