- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۱۱
- بازدید: ۲۴۹۳
- شماره مطلب: ۵۸۹۲
-
چاپ
گلهای سرخ
نی، ناله کرد و باز ترنم، شروع شد
فصل هبوط آدم و گندم، شروع شد
دریای بی کران شهادت، که موج زد
توفان نوح بود و تلاطم شروع شد
از برکۀ غدیر، محرم طلوع کرد
سر مستی حبیب هم از خم شروع شد
باران اشک شیفتگان غم حسین
تا گفتم: السلام علیکم شروع شد
روح دعا به نام اباالفضل چون رسید
غوغایی از توسل مردم شروع شد
از اشک و خون، اگر چه وضو میگرفت عشق
از تربت شهید، تیمم شروع شد
ای آسمان! مصیبت عظمای اهلبیت
از قتلگاه عصمت پنجم شروع شد
فصل به خون نشستن گلهای باغ وحی
از آیۀ لیذهب عنکم شروع شد
با آنکه باغ گل به محبت نیاز داشت
با تازیانه، ناز و تنعم شروع شد
وقتی دل ستارۀ محمل نشین شکست
با ماه روی نیزه تکلم شروع شد
-
محرم و صفر عشق
با یا حسین عشق من آغاز میشود
با اربعین شکوفۀ گل باز میشود
با یا حسین میرسد از راه، عطر یاسبا اربعین بهار گل آغاز میشود
-
مرثیهای که نا سروده ماند
من، دیده جز به سوی برادر، نداشتم
آیینه جز حسین، برابر نداشتم
وقتی صدای غربت یاسین بلند شددر خاطرم، به جز غم کوثر نداشتم
-
دختر شقایق
چون او کسی به راه وفا، یاوری نکرد
خون جگر نخورد و پیام آوری نکرد
زینب که مثل او کسی از داغدیدگانبا اشک چشم خویش، گهرپروری نکرد
-
سوغات
تا باد گره گشای زلف چمن است
بر سینۀ لاله، داغ گلهای من است
هجده یوسف اگر چه از دستم رفتسوغات من از سفر، همین پیرهن است
گلهای سرخ
نی، ناله کرد و باز ترنم، شروع شد
فصل هبوط آدم و گندم، شروع شد
دریای بی کران شهادت، که موج زد
توفان نوح بود و تلاطم شروع شد
از برکۀ غدیر، محرم طلوع کرد
سر مستی حبیب هم از خم شروع شد
باران اشک شیفتگان غم حسین
تا گفتم: السلام علیکم شروع شد
روح دعا به نام اباالفضل چون رسید
غوغایی از توسل مردم شروع شد
از اشک و خون، اگر چه وضو میگرفت عشق
از تربت شهید، تیمم شروع شد
ای آسمان! مصیبت عظمای اهلبیت
از قتلگاه عصمت پنجم شروع شد
فصل به خون نشستن گلهای باغ وحی
از آیۀ لیذهب عنکم شروع شد
با آنکه باغ گل به محبت نیاز داشت
با تازیانه، ناز و تنعم شروع شد
وقتی دل ستارۀ محمل نشین شکست
با ماه روی نیزه تکلم شروع شد