- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۱
- بازدید: ۳۱۲۲
- شماره مطلب: ۵۸۰۱
-
چاپ
مژدۀ جایگاه
چون شب جانسوز عاشورا رسید
تشنگان را موسم غوغا رسید
«قرهالعین» نبی میخواست باز
که حقیقت را نماید از مجاز
قصّۀ جان باختن، آغاز کرد
همرهان را با خبر از راز کرد
با شما نْبَود کسی را هیچ کار
خود به کار خویش دارید اختیار
این جماعت، جمله خواهان منند
خصم جسم و دشمن جان منند
من شما را با شما بگْذاشتم
بیعتم را از شما برداشتم
هر که بیرونی بُوَد، بیرون شود
پیش از آن کآغشته اندر خون شود
بیوفایان، آگهی چون یافتند
عهد را بشْکسته و بشْتافتند
چون کناری از میان، بیگانه شد
در تجلّی، جلوهگر جانانه شد
با اشاراتی که بایستی ز شاه
پیروان را مژده داد از جایْگاه
با تبسّم گفت: میباید نظر
در دو انگشتم نمودن سربهسر
هر که را بودی شهادت، سرنوشت
مینمودی خوش تماشای بهشت
عالمی دیدند از این عالم، برون
که هویدا از برون بودش، درون
چون مقام خویش را دیدند باز
باب جانبازی به خود دیدند باز
روز عاشورا برای فتح باب
زآن سبب کردند جانبازان، شتاب
«واصلا»! گفتار تا اینجا بس است
باخبر باشد، اگر اینجا کس است
-
شعشعۀ کمال
حمد! کز موهبت بار خدا، عزّوجل
باز خورشید مکان یافت، به اورنگ حمل
میر فروردین کو عزل شد از امر خزان
باز تشریف به بر کرد و برآمد به عمل
-
ستودۀ یزدان
چو افکنْد خورشید، بر رخ، حجابش
جهان قیرگون آمد از احتجابش
خوش انداخت بر رخ، نقابی ملمّع
چو از چهره برداشت، زرّین حجابش
در این خرگهِ مُشکْ رنگِ مرصّع
که میخش جُدَی، کهکشان شد طنابش،
مژدۀ جایگاه
چون شب جانسوز عاشورا رسید
تشنگان را موسم غوغا رسید
«قرهالعین» نبی میخواست باز
که حقیقت را نماید از مجاز
قصّۀ جان باختن، آغاز کرد
همرهان را با خبر از راز کرد
با شما نْبَود کسی را هیچ کار
خود به کار خویش دارید اختیار
این جماعت، جمله خواهان منند
خصم جسم و دشمن جان منند
من شما را با شما بگْذاشتم
بیعتم را از شما برداشتم
هر که بیرونی بُوَد، بیرون شود
پیش از آن کآغشته اندر خون شود
بیوفایان، آگهی چون یافتند
عهد را بشْکسته و بشْتافتند
چون کناری از میان، بیگانه شد
در تجلّی، جلوهگر جانانه شد
با اشاراتی که بایستی ز شاه
پیروان را مژده داد از جایْگاه
با تبسّم گفت: میباید نظر
در دو انگشتم نمودن سربهسر
هر که را بودی شهادت، سرنوشت
مینمودی خوش تماشای بهشت
عالمی دیدند از این عالم، برون
که هویدا از برون بودش، درون
چون مقام خویش را دیدند باز
باب جانبازی به خود دیدند باز
روز عاشورا برای فتح باب
زآن سبب کردند جانبازان، شتاب
«واصلا»! گفتار تا اینجا بس است
باخبر باشد، اگر اینجا کس است