- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۰/۰۱
- بازدید: ۱۳۹۵
- شماره مطلب: ۵۶۵۷
-
چاپ
سلام مکرّر
ایّام اربعین تو یا صبح محشر است؟
یا روزِ جانگدازِ وفاتِ پیمبر است؟
بیش از هزار سال گذشته است و اربعین
از اربعین اوّل تو، غمفزاتر است
دوران هر حماسه، دو روز است و دور تو
از ابتدای خلقت تا صبح محشر است
هر جا عزای توست، همان جا حریم توست
هر پیر دلشکسته در آن بزم، جابر است
احرام ما لباس سیه، کعبه کربلا
اشک مصیبت تو، فرات است و کوثر است
جابر! بپوش جامهی احرام و غسل کن
کاین سرزمین، مزار بدنهای بیسر است
این جا نه کعبه، کعبه در این جا کند طواف
این جا نه خانه، خون خداوند اکبر است
جابر! در این زمین مقدّس، وقوف کن
کاین جا نکوتر از عرفات است و مشعر است
بالای سر میا که سری نیست در بدن
پایین پا بیا که تن پاک اکبر است
بر حنجر بریدهی او، نام زینب است
در سینهی دریدهی او، قبر اصغر است
جابر! به دور قبر بگرد و نظاره کن
دور از تمامی شهدا، قبر دیگر است
بوی حبیب میوزد از خاک آن مزار
آری؛ حبیب، نور دو چشم مظاهر است
جابر! بیا به جانب گودال قتلگاه
کآن جا به گوش، نالهی زهرای اطهر است
جابر! ز قتلگاه بیا سوی علقمه
کآن جا حسین را سر و سردارِ لشگر است
از جان، مزار حضرت عبّاس را ببوس
چون با سرشک فاطمه، خاکش مُخمّر است
عبّاس کیست؟ آن که به رزم و به حلم و صبر
گاهی حسین، گاه حسن، گاه حیدر است
عبّاس کیست؟ سرو روان دو فاطمه
عبّاس کیست؟ چشم و چراغ دو مادر است
«میثم»! سلام باد به جابر! که بر لبش
در روضهی حسین، سلام مکرّر است
-
بر حال حسین گریه کردم
ای بیت خدا، خدانگهدار
ای محفل عاشقان بیدار
ای سنگ نشان کوی دلدار
افسوس که با دو چشم خونبار
من از تو جدا شوم دگر بار
ای بیت خدا، خدانگهدار
-
صفایی ز آب فراتم بده
خداحافظ ای کعبه، ای بزم یار
خداحافظ ای بیت پروردگار
خداحافظ ای محفل اهل راز
خداحافظ ای قبلهام در نماز
-
من عبد گنهکارم و تو حی یگانه
مرغ سحرم دانۀ اشکم شده دانه
پیوسته کشد از جگرم شعله زبانه
تن خسته و کوه گنهم بر روی شانه
من عبد گنهکارم و تو حی یگانه
-
حج عبّاس تو در علقمه بود
کعبه، ای بیت خداوند جلیل
ای به سنگت، اثر پای خلیل
کعبه، ای خانۀ امّید همه
کعبه، ای مرکز توحید همه
سلام مکرّر
ایّام اربعین تو یا صبح محشر است؟
یا روزِ جانگدازِ وفاتِ پیمبر است؟
بیش از هزار سال گذشته است و اربعین
از اربعین اوّل تو، غمفزاتر است
دوران هر حماسه، دو روز است و دور تو
از ابتدای خلقت تا صبح محشر است
هر جا عزای توست، همان جا حریم توست
هر پیر دلشکسته در آن بزم، جابر است
احرام ما لباس سیه، کعبه کربلا
اشک مصیبت تو، فرات است و کوثر است
جابر! بپوش جامهی احرام و غسل کن
کاین سرزمین، مزار بدنهای بیسر است
این جا نه کعبه، کعبه در این جا کند طواف
این جا نه خانه، خون خداوند اکبر است
جابر! در این زمین مقدّس، وقوف کن
کاین جا نکوتر از عرفات است و مشعر است
بالای سر میا که سری نیست در بدن
پایین پا بیا که تن پاک اکبر است
بر حنجر بریدهی او، نام زینب است
در سینهی دریدهی او، قبر اصغر است
جابر! به دور قبر بگرد و نظاره کن
دور از تمامی شهدا، قبر دیگر است
بوی حبیب میوزد از خاک آن مزار
آری؛ حبیب، نور دو چشم مظاهر است
جابر! بیا به جانب گودال قتلگاه
کآن جا به گوش، نالهی زهرای اطهر است
جابر! ز قتلگاه بیا سوی علقمه
کآن جا حسین را سر و سردارِ لشگر است
از جان، مزار حضرت عبّاس را ببوس
چون با سرشک فاطمه، خاکش مُخمّر است
عبّاس کیست؟ آن که به رزم و به حلم و صبر
گاهی حسین، گاه حسن، گاه حیدر است
عبّاس کیست؟ سرو روان دو فاطمه
عبّاس کیست؟ چشم و چراغ دو مادر است
«میثم»! سلام باد به جابر! که بر لبش
در روضهی حسین، سلام مکرّر است