- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۰۳
- بازدید: ۱۶۰۳
- شماره مطلب: ۵۴۱۸
-
چاپ
عرش حق را چو گوشواره، حسین
حمد و شکرِ مزید یکتا را
خالق واهبُ العطایا را
که عطا کرد روزیِ ما را
آفرید آیۀ تولا را
کربلا داد و ذکر مولا را
او بما حِسِ ناطقه داده
رحمه الله واسعه داده
آن خدایی که هل اتا بخشید
چارده بار مصطفا بخشید
عترتِ ختم الانبیا بخشید
مرتضی داد و مجتبی بخشید
او به ما شاه کربلا بخشید
آنکه مه پارۀ ولایت شد
صاحب پرچم هدایت شد
کیست مولودِ ماه پاره، حسین
عرش حق را چو گوشواره، حسین
آنکه دارد به دل نظاره، حسین
جبرئیلش کند اشاره، حسین
نغمه دارد به گاهواره، حسین
هدیه قبل از ولادتش دادند
وعدههای شهادتش دادند
روزی از روزها همین مولود
روی دامان مصطفی خوش بود
بوسه میزد نبی بر او به سُرود
مدح او داشت با سلام و درود
مَلَکِ وحی خواست اِذن ورود
آمد و گفت نزد پیغمبر
میشود کشته این پسر آخر
ای ز حکمت نهاده بر تو خدا
لقب خوبِ سید الشهدا
این تو هستی سفینه السُعدا
ای به راه خدا فنا و خدا
وی ز نسل اَعَزَّکم بِهُداه
به خدا نازنین امامِ منی
آسمانی ترین امامِ منی
ای ز بابا به ما تو باباتر
پدر مهربانتر از مادر
مایۀ شادمانی حیدر
علت تشنه کامی کوثر
همۀ دلخوشیِّ پیغمبر
او سراپات از چه میبوسد
جای شمشیر را که میبوسد
ای که بر تو جهان گریستهاند
همه پیغمبران گریستهاند
بر تو اهل جنان گریستهاند
همۀ مومنان گریستهاند
اولیا هر زمان گریستهاند
به زبانِ همه سروده شدی
در کتاب خدا ستوده شدی
ای تمام حقیقت قرآن
هم صراط و طریقت قرآن
رمز و راز شریعت قرآن
مدح و وصف و فضیلت قرآن
نام تو هست زینت قرآن
ای تو نزدیکتر ز حبل ورید
السلام علی الحسین شهید
آمدی کِشتی نجات شوی
خون دهی چشمۀ حیات شوی
جان دهی برگۀ برات شوی
از کرم شافع ممات شوی
مظهر ذات و هم صفات شوی
به خدا راه بندگی با توست
بهترین سبک زندگی با توست
هیچ گه لفظ من نمیگفتی
خطبه نزد حسن نمیگفتی
پیش مولا سخن نمیگفتی
حرفی از پیرهن نمیگفتی
سخنی از کفن نمیگفتی
عاقبت بی کفن شدی آقا
پاره پاره بدن شدی آقا
زیر نیزه به پیکرت چه گذشت
بر سر نیزه بر سرت چه گذشت
زیر خنجر به حنجرت چه گذشت
تَهِ مقتل به خواهرت چه گذشت
به سر و روی دخترت چه گذشت
معجر دخترت کشیده شده
نالۀ مادرت شنیده شده
-
سرمایۀ محبت
ماییم و انس و الفت تو یا اباالجواد
در جان ماست محنت تو یا اباالجواد
با اذن فاطمه به دل ما رسیده است
سرمایۀ محبت تو یا اباالجواد
-
جگر تشنۀ او ذکر انا العطشان داشت
باز هم بر دل مظلوم، شرر افتاده
باز هم شعلۀ زهری به جگر افتاده
اینهمه زجر بر این جسم جوانش ندهید
وسط حجره جواد است، به سر افتاده
-
بوی کربلا
در سینه دوباره ابتلا میآید
غم باز به اردوی ولا میآید
دلهای شکسته کاظمینی شده است
اینجاست که بوی کربلا میآید
-
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره حجرۀ دربسته، باز کرب و بلا
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره مارگزیده، دوباره پاره جگر
خدا! چه میگذرد بر جواد ابن رضا
عرش حق را چو گوشواره، حسین
حمد و شکرِ مزید یکتا را
خالق واهبُ العطایا را
که عطا کرد روزیِ ما را
آفرید آیۀ تولا را
کربلا داد و ذکر مولا را
او بما حِسِ ناطقه داده
رحمه الله واسعه داده
آن خدایی که هل اتا بخشید
چارده بار مصطفا بخشید
عترتِ ختم الانبیا بخشید
مرتضی داد و مجتبی بخشید
او به ما شاه کربلا بخشید
آنکه مه پارۀ ولایت شد
صاحب پرچم هدایت شد
کیست مولودِ ماه پاره، حسین
عرش حق را چو گوشواره، حسین
آنکه دارد به دل نظاره، حسین
جبرئیلش کند اشاره، حسین
نغمه دارد به گاهواره، حسین
هدیه قبل از ولادتش دادند
وعدههای شهادتش دادند
روزی از روزها همین مولود
روی دامان مصطفی خوش بود
بوسه میزد نبی بر او به سُرود
مدح او داشت با سلام و درود
مَلَکِ وحی خواست اِذن ورود
آمد و گفت نزد پیغمبر
میشود کشته این پسر آخر
ای ز حکمت نهاده بر تو خدا
لقب خوبِ سید الشهدا
این تو هستی سفینه السُعدا
ای به راه خدا فنا و خدا
وی ز نسل اَعَزَّکم بِهُداه
به خدا نازنین امامِ منی
آسمانی ترین امامِ منی
ای ز بابا به ما تو باباتر
پدر مهربانتر از مادر
مایۀ شادمانی حیدر
علت تشنه کامی کوثر
همۀ دلخوشیِّ پیغمبر
او سراپات از چه میبوسد
جای شمشیر را که میبوسد
ای که بر تو جهان گریستهاند
همه پیغمبران گریستهاند
بر تو اهل جنان گریستهاند
همۀ مومنان گریستهاند
اولیا هر زمان گریستهاند
به زبانِ همه سروده شدی
در کتاب خدا ستوده شدی
ای تمام حقیقت قرآن
هم صراط و طریقت قرآن
رمز و راز شریعت قرآن
مدح و وصف و فضیلت قرآن
نام تو هست زینت قرآن
ای تو نزدیکتر ز حبل ورید
السلام علی الحسین شهید
آمدی کِشتی نجات شوی
خون دهی چشمۀ حیات شوی
جان دهی برگۀ برات شوی
از کرم شافع ممات شوی
مظهر ذات و هم صفات شوی
به خدا راه بندگی با توست
بهترین سبک زندگی با توست
هیچ گه لفظ من نمیگفتی
خطبه نزد حسن نمیگفتی
پیش مولا سخن نمیگفتی
حرفی از پیرهن نمیگفتی
سخنی از کفن نمیگفتی
عاقبت بی کفن شدی آقا
پاره پاره بدن شدی آقا
زیر نیزه به پیکرت چه گذشت
بر سر نیزه بر سرت چه گذشت
زیر خنجر به حنجرت چه گذشت
تَهِ مقتل به خواهرت چه گذشت
به سر و روی دخترت چه گذشت
معجر دخترت کشیده شده
نالۀ مادرت شنیده شده