مشخصات شعر

به شأن و رتبۀ او غبطه می‌خورد مریم

نگاه آسیه‌ها محو درقداست اوست

حیا، ادب شدۀ مکتب نجابت اوست

 

به شأن و رتبۀ او غبطه می‌خورد مریم

دلیل این سخنم جایگاه عصمت اوست

 

غریب‌تر ز حسن نام ام کلثوم است

که خاک خوردن نامش نشان غربت اوست

 

نوشته‌اند فلک غرق ذکرتسبیح است

حسین گفتن با آه هم عبادت اوست

 

لهوف مختصری از مصائب بانوست

لهوف گریه کن روضۀ اسارت اوست

 

فقط مقابل او نام شام را نبرید

اگرچه شام اسیر شکوه وهیبت اوست

 

دوباره مرثیۀ قتل صبر می‌خواند

از آن شلوغی گودال این غنیمت اوست

 

شهیدۀ غم گودال باید او راخواند

حسین ذکر مدام دم شهادت اوست

به شأن و رتبۀ او غبطه می‌خورد مریم

نگاه آسیه‌ها محو درقداست اوست

حیا، ادب شدۀ مکتب نجابت اوست

 

به شأن و رتبۀ او غبطه می‌خورد مریم

دلیل این سخنم جایگاه عصمت اوست

 

غریب‌تر ز حسن نام ام کلثوم است

که خاک خوردن نامش نشان غربت اوست

 

نوشته‌اند فلک غرق ذکرتسبیح است

حسین گفتن با آه هم عبادت اوست

 

لهوف مختصری از مصائب بانوست

لهوف گریه کن روضۀ اسارت اوست

 

فقط مقابل او نام شام را نبرید

اگرچه شام اسیر شکوه وهیبت اوست

 

دوباره مرثیۀ قتل صبر می‌خواند

از آن شلوغی گودال این غنیمت اوست

 

شهیدۀ غم گودال باید او راخواند

حسین ذکر مدام دم شهادت اوست

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×