- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۱/۰۵
- بازدید: ۴۸۷۸
- شماره مطلب: ۵۳۶۲
-
چاپ
از تو نیامده ست زنی با وقارتر
احمد به یمن تو شده پر افتخارتر
لحظه به لحظه، واله و چشم انتظارتر
مادر برای دیدن تو بی قرار بود
بابا برای دیدن تو بی قرارتر
وا شد شکوفههای انار از ملاحتت
شد گونههای سرخ تو اینک انارتر
حول تن تو هالۀ نوری تنیدهاند
از تو نیامده ست زنی با وقارتر
هجده بهار گرچه درختت شکوفه داد
هر سال میشود ثمرت ماندگارتر
ما را دچار عشق خودت کردی و سپس
با یک نفس به عشق حسینت دچارتر
جز خطبههای تیز تو تیغی نیامده ست
از ذوالفقار شوهر تو ذوالفقارتر
یک شهر قصد جان تو کردند پر شمار
یک کهکشان فدایی تو پر شمارتر
جان مرا بگیر و مرا باز زنده کن
حاشا دوباره گر نشوم جان نثارتر
در بین کوچه گرچه بد آوردهای ولی
بدخواه توست تا به ابد بد بیارتر
از عزت تو هیچ نشد کم ولی ببین
شد دشمن تو هر دم و هر لحظه خوارتر
-
پادشاه و گدا
همین که در محرم تو روضه خوانده میشود
دل همه به کربلای تو کشانده میشود
فقط به مجلس حسین میشود به چشم دید
که پادشاه، پهلوی گدا نشانده میشود
-
کوه تجربه
قدم به راه بیابان نزن، به کوفه نیا
بیا به کوفه، ولی بیکفن به کوفه نیا
من از خیانت این شهر، کوه تجربهام
برای تجربه اندوختن به کوفه نیا
-
بوسه از روی ماه
بوسه از روی ماه میگیرم
زیر نورش پناه میگیرم
چشمم از بس ضعیف و کم سو شد
راه را اشتباه میگیرم
-
غم جانگداز
شدم اسیر غمی جانگداز پشت سرت
و زندهام به دو نذر و نیاز پشت سرتیکی به نذر دوباره تو را بغل کردن
و دوم اینکه شوم سرفراز پشت سرت
از تو نیامده ست زنی با وقارتر
احمد به یمن تو شده پر افتخارتر
لحظه به لحظه، واله و چشم انتظارتر
مادر برای دیدن تو بی قرار بود
بابا برای دیدن تو بی قرارتر
وا شد شکوفههای انار از ملاحتت
شد گونههای سرخ تو اینک انارتر
حول تن تو هالۀ نوری تنیدهاند
از تو نیامده ست زنی با وقارتر
هجده بهار گرچه درختت شکوفه داد
هر سال میشود ثمرت ماندگارتر
ما را دچار عشق خودت کردی و سپس
با یک نفس به عشق حسینت دچارتر
جز خطبههای تیز تو تیغی نیامده ست
از ذوالفقار شوهر تو ذوالفقارتر
یک شهر قصد جان تو کردند پر شمار
یک کهکشان فدایی تو پر شمارتر
جان مرا بگیر و مرا باز زنده کن
حاشا دوباره گر نشوم جان نثارتر
در بین کوچه گرچه بد آوردهای ولی
بدخواه توست تا به ابد بد بیارتر
از عزت تو هیچ نشد کم ولی ببین
شد دشمن تو هر دم و هر لحظه خوارتر