- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۴
- بازدید: ۱۳۵۴
- شماره مطلب: ۴۵۹۱
-
چاپ
اقامت
روز جمعه، سوّم شعبان، نزول
کرد اندر مکّه فرزند رسول
شد مقیم کعبه آن مشکات نور
مکّه از نورش شدی «دارالسّرور»
چون ندای غربت دین، شه شنفت
دعوت اسلام را لبّیک گفت
ترک بیت و عزم «بیتالله» کرد
در حقیقت رو به قربانگاه کرد
بود واقف چند ماه اندر حرم
تا کند تبلیغ بر وجه اتم
تا که موسم دررسید و ازدحام
شد ز هر سو جانب «بیتالحرام»
در حریم حق اقامت برگزید
تا مگر خود بشکند پشت یزید
نامهها از کوفه شد سوی حجاز
کای جمالت، قبلهی اهل نیاز!
ما همه چون جسم و شاها! جان تویی
بر سر ما، سایهی یزدان تویی
نیست بر ما پیشوایی، ای همام!
سوی ما بشْتاب و ما را شو امام
ما همه مشتاق دیدار توایم
هان! بیا کز جان، خریدار توایم
ای مه آفاق! بر ما خود بتاب
سوی ما روی آور، ای شه! با شتاب
نامهای بنْوشت سلطان در جواب
کاندر آن فرمود با ایشان خطاب:
دادم اینک سوی کوفه من گسیل
ابن عمّ خویش، فرزند عقیل
در شما گر یافتی صدق و صفا
خود رسم با اهل بیتم از قفا
-
مصحف
شاه دین را بود در درج خیام
گوهری رخشنده، عبدالله ناممهر خاصی بین این طفل و شه است
کنیتش زین رو ابوعبداللَّه است -
مصحف
شاه دین را بود در درج خیام
گوهری رخشنده، عبدالله نام
مهر خاصی بین این طفل و شه است
کنیتش زین رو ابوعبداللَّه است
-
پیام محبوب
در ره عشق، عجب شهرت و نامی دارم
هر دم از جانب محبوب، پیامی دارم
داستانی است مرا بر سر هر رهگذری
بر سر هر گذری، شورش عامی دارم
-
عزای پدر
آتش دشمن چو خیمهگاه بگیرد
دامن هر طفل بیگناه بگیرد
آه یتیمان ز قلب زار برآید
آینهی چرخ، دود آه بگیرد
اقامت
روز جمعه، سوّم شعبان، نزول
کرد اندر مکّه فرزند رسول
شد مقیم کعبه آن مشکات نور
مکّه از نورش شدی «دارالسّرور»
چون ندای غربت دین، شه شنفت
دعوت اسلام را لبّیک گفت
ترک بیت و عزم «بیتالله» کرد
در حقیقت رو به قربانگاه کرد
بود واقف چند ماه اندر حرم
تا کند تبلیغ بر وجه اتم
تا که موسم دررسید و ازدحام
شد ز هر سو جانب «بیتالحرام»
در حریم حق اقامت برگزید
تا مگر خود بشکند پشت یزید
نامهها از کوفه شد سوی حجاز
کای جمالت، قبلهی اهل نیاز!
ما همه چون جسم و شاها! جان تویی
بر سر ما، سایهی یزدان تویی
نیست بر ما پیشوایی، ای همام!
سوی ما بشْتاب و ما را شو امام
ما همه مشتاق دیدار توایم
هان! بیا کز جان، خریدار توایم
ای مه آفاق! بر ما خود بتاب
سوی ما روی آور، ای شه! با شتاب
نامهای بنْوشت سلطان در جواب
کاندر آن فرمود با ایشان خطاب:
دادم اینک سوی کوفه من گسیل
ابن عمّ خویش، فرزند عقیل
در شما گر یافتی صدق و صفا
خود رسم با اهل بیتم از قفا