- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۸
- بازدید: ۱۶۵۱
- شماره مطلب: ۴۲۷۱
-
چاپ
غریب دیار
ای اهلبیت! چون سوی یثرب گذر کنید
اوّل گذر به تربت «خیر البشر» کنید
پیغام من بس است بدان روضه این قَدَر
کآن خاک را به یاد من از گریه، تر کنید
آن گه به سوی تربت زهرا دوید، زار
آن جا برای من کف خاکی به سر کنید
وآن گه روید بر سر خاک برادرم
آن سرمه را به نیّت من، در بصر کنید
وآن گه به آه و نالهی جانسوزِ دلگسَل
احباب را ز واقعهی من، خبر کنید
گویید کآن غریب دیار جفا، حسین
گردید کشته، چارۀ کار دگر کنید
ای دوستان! چو نام لب خشک من بَرید
بر یاد من ز خون جگر، دیده تر کنید
هر گه کنید یاد لب چون عقیق من
از اشک دیده، دامن خود پُر گهر کنید
هر سال، چون هلال محرّم شود پدید
بنْشسته در مصیبت من، گریه سر کنید
در محنت مصیبت دور و دراز من
هر محنتی که روی دهد، مختصر کنید
از شیونی که در حرم آن گه بلند شد
دلهای قدسیان، همگی دردمند شد
غریب دیار
ای اهلبیت! چون سوی یثرب گذر کنید
اوّل گذر به تربت «خیر البشر» کنید
پیغام من بس است بدان روضه این قَدَر
کآن خاک را به یاد من از گریه، تر کنید
آن گه به سوی تربت زهرا دوید، زار
آن جا برای من کف خاکی به سر کنید
وآن گه روید بر سر خاک برادرم
آن سرمه را به نیّت من، در بصر کنید
وآن گه به آه و نالهی جانسوزِ دلگسَل
احباب را ز واقعهی من، خبر کنید
گویید کآن غریب دیار جفا، حسین
گردید کشته، چارۀ کار دگر کنید
ای دوستان! چو نام لب خشک من بَرید
بر یاد من ز خون جگر، دیده تر کنید
هر گه کنید یاد لب چون عقیق من
از اشک دیده، دامن خود پُر گهر کنید
هر سال، چون هلال محرّم شود پدید
بنْشسته در مصیبت من، گریه سر کنید
در محنت مصیبت دور و دراز من
هر محنتی که روی دهد، مختصر کنید
از شیونی که در حرم آن گه بلند شد
دلهای قدسیان، همگی دردمند شد