- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۴
- بازدید: ۲۵۰۹
- شماره مطلب: ۳۸۰۵
-
چاپ
مصیبت اربعین (۲)
بر سر کوی تو جسمی ناتوان آوردهام
قامتی خم گشته از جور زمان آوردهام
بر مزار تو، حسینم! اینک از شام خراب
از زنان و کودکان یک کاروان آوردهام
از سفر باز آمدم، پرسی اگر از حال من
پیکری نیلی برایت ارمغان آوردهام
تا مگر جوید مزار اصغر شیرین زبان
مادرش را با قدی همچون کمان آوردهام
بر سر قبر علمدار تو عبّاس رشید
خواهرش کلثوم را زاریکنان آوردهام
سیّد سجّاد را از کوفه در کربلا
با دلی پر خون ز جور شامیان آوردهام
گنج را در گوشۀ ویران نهان کردم ولی
زآن سه ساله دخترت نام و نشان آوردهام
ماجرای شام را «آذر» نویسد صبح و شام
ز ابتلای خود من او را در بیان آوردهام
-
شیرازۀ امالکتاب
بر زمین، شیرازۀ امالکتاب افتاده است؟
یا که شبه احمد از پشت عقاب افتاده است؟
این علىاکبر است افتاده در دریاى خون
یا که عکس ماه غرق خون در آب افتاده است؟
-
تخمیس غزل طالب کابلی
ای خون حق! که نهر، روان گشتت از گلو
گاه صلات ظهر گرفتی ز خون، وضو
نالم ز جور چرخ وَ یا کینۀ عدو؟
-
تخمیس غزل صامت بروجردی
فغان! ز کجروی چرخ و طرح رنگ نوینش
نگر چگونه به خاصان حق بُوَد سر کینش
شهی که مُلک سلیمان بُوَد به زیر نگینش
-
تخمیس غزل محفوظ اصفهانی
«شه دین گفت: من پابست عشق روی جانانم»
به کوی عشق سر بنْهاده اندر خطّ فرمانم
فدا اندر منا آورده جمع نوجوانانم
مصیبت اربعین (۲)
بر سر کوی تو جسمی ناتوان آوردهام
قامتی خم گشته از جور زمان آوردهام
بر مزار تو، حسینم! اینک از شام خراب
از زنان و کودکان یک کاروان آوردهام
از سفر باز آمدم، پرسی اگر از حال من
پیکری نیلی برایت ارمغان آوردهام
تا مگر جوید مزار اصغر شیرین زبان
مادرش را با قدی همچون کمان آوردهام
بر سر قبر علمدار تو عبّاس رشید
خواهرش کلثوم را زاریکنان آوردهام
سیّد سجّاد را از کوفه در کربلا
با دلی پر خون ز جور شامیان آوردهام
گنج را در گوشۀ ویران نهان کردم ولی
زآن سه ساله دخترت نام و نشان آوردهام
ماجرای شام را «آذر» نویسد صبح و شام
ز ابتلای خود من او را در بیان آوردهام