- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۰۷
- بازدید: ۳۱۹۴
- شماره مطلب: ۳۴۴۸
-
چاپ
علیکنّ بالفرار
وقتی که زیر و رو همه کرب و بلا شود
باید که از گلوی حسین سر جدا شود
امشب که در عزا همه ارکان ماسواست
در آسمان چه شام غریبان بپا شود
عیسی کجاست تا بشناسد مسیح را
این دین مرده زنده به خون خدا شود
ایوب کو که معجر و گیسو حراج شد
وز گوش، گوشوارۀ طفلان جدا شود
موسی کجاست تا که ببیند کلیم را
بالای نیزه قاری قرآن چرا شود
دژخیم چون که قصد خیام حرم نمود
دستور داد حمله به آل عبا شود
باید مرور تلخترین خاطرات کرد
وقتی که شعله در حرم هلاتا شود
چشمی میان چشم امام حرم فتاد
با بغض گفت سر ز تن او جدا شود
سر نیزهها به داد زنان هم رسیدهاند
طفلی نبود کز غم سیلی رها شود
تصویر زندهای از امام بدون سر
در انتهای گرد و غبار آشنا شود
-
سرمایۀ محبت
ماییم و انس و الفت تو یا اباالجواد
در جان ماست محنت تو یا اباالجواد
با اذن فاطمه به دل ما رسیده است
سرمایۀ محبت تو یا اباالجواد
-
جگر تشنۀ او ذکر انا العطشان داشت
باز هم بر دل مظلوم، شرر افتاده
باز هم شعلۀ زهری به جگر افتاده
اینهمه زجر بر این جسم جوانش ندهید
وسط حجره جواد است، به سر افتاده
-
بوی کربلا
در سینه دوباره ابتلا میآید
غم باز به اردوی ولا میآید
دلهای شکسته کاظمینی شده است
اینجاست که بوی کربلا میآید
-
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره حجرۀ دربسته، باز کرب و بلا
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره مارگزیده، دوباره پاره جگر
خدا! چه میگذرد بر جواد ابن رضا
علیکنّ بالفرار
وقتی که زیر و رو همه کرب و بلا شود
باید که از گلوی حسین سر جدا شود
امشب که در عزا همه ارکان ماسواست
در آسمان چه شام غریبان بپا شود
عیسی کجاست تا بشناسد مسیح را
این دین مرده زنده به خون خدا شود
ایوب کو که معجر و گیسو حراج شد
وز گوش، گوشوارۀ طفلان جدا شود
موسی کجاست تا که ببیند کلیم را
بالای نیزه قاری قرآن چرا شود
دژخیم چون که قصد خیام حرم نمود
دستور داد حمله به آل عبا شود
باید مرور تلخترین خاطرات کرد
وقتی که شعله در حرم هلاتا شود
چشمی میان چشم امام حرم فتاد
با بغض گفت سر ز تن او جدا شود
سر نیزهها به داد زنان هم رسیدهاند
طفلی نبود کز غم سیلی رها شود
تصویر زندهای از امام بدون سر
در انتهای گرد و غبار آشنا شود