- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۳۰
- بازدید: ۳۸۹۴
- شماره مطلب: ۳۱۴۵
-
چاپ
انگشتان زلال
نگار من!
گناه انگشتان زلالت
ترسیم صادقانه فلق بود
در روانِ فردایی آبی،
فلقی شگفت
در حاشیه آیههای شکفته ارغوان
انگشتان بریدهات را مینویسم،
حماسه
عقیقی میشود
که راز رعنای خونت را
بر آن حک کردهاند.
***
ورق میخوریم و
ورق میخورند
سالها،
انگشتان غزلخوانت
ـ باز ـ
بر متن ارواح سپید
اندوه غریبترین بنفشه ملکوت را
نقش میزنند ...
-
دلاویز
خیابان در خیابان داغ جاریست
زمین و آسمان در سوگواریست
بخوان، ای نوحهخوان! از داغ زهرا
که تاراج خزان شد باغ زهرا
-
سوگند و صدا
قسم میخوردم به آن سردارِ بیسر
که از خونش شده کوثر معطّر
قسم خوردم به آن دست بریده
که دنیا مثلِ او هرگز ندیده
-
نوای نینوا
بیا، بشنو نوای نینوا را
بسوز اسطورهها، افسانهها را
حقیقت نیست در آواز آنان
طریقت نیست در پروازِ آنان
-
هیهات!
حسین و اختیار ننگ؟ ... هیهات!
تبسُّم در غبارِ ننگ؟ ... هیهات!
ستم را یاوری کردن تباهیست
ستمکاری سیاهی، روسیاهیست
انگشتان زلال
نگار من!
گناه انگشتان زلالت
ترسیم صادقانه فلق بود
در روانِ فردایی آبی،
فلقی شگفت
در حاشیه آیههای شکفته ارغوان
انگشتان بریدهات را مینویسم،
حماسه
عقیقی میشود
که راز رعنای خونت را
بر آن حک کردهاند.
***
ورق میخوریم و
ورق میخورند
سالها،
انگشتان غزلخوانت
ـ باز ـ
بر متن ارواح سپید
اندوه غریبترین بنفشه ملکوت را
نقش میزنند ...