بیا بشنو! صدای زینب است این
صدای زخمیِ بانوی غمگین
صدای زخمی‌اش آرام جان است
خدابانو امیرِ کاروان است
کجا این داستان اغراقِ دارد
که زینب یک قیامت داغ دارد!
پُر از داغِ فراقِ است این دلِ او
نمایشگاهِ داغ است این دلِ او
دلش دریاترین دریاست؛ بانو
پذیرای غم دنیاست؛ بانو
امینِ داغ‌های نازنین است
نگاهش چشمۀ عین‌الیقین است
دلش زخمی‌ست امّا استوارست
به چشمِ دشمنِ خونخوار خارست
تماشایی‌ترین چشم تماشاست
که روح عشق را آیینه‌دارست
خیابان در خیابان داغ جاری‌ست
زمین و آسمان در سوگواری‌ست
بخوان، ای نوحه‌خوان! از داغ زهرا
که تاراج خزان شد باغ زهرا
قسم می‌خوردم به آن سردارِ بی‌سر
که از خونش شده کوثر معطّر
قسم خوردم به آن دست بریده
که دنیا مثلِ او هرگز ندیده
بیا، بشنو نوای نینوا را
بسوز اسطوره‌ها، افسانه‌ها را
حقیقت نیست در آواز آنان
طریقت نیست در پروازِ آنان
حسین و اختیار ننگ؟ ... هیهات!
تبسُّم در غبارِ ننگ؟ ... هیهات!
ستم را یاوری کردن تباهی‌ست
ستمکاری سیاهی، روسیاهی‌ست
بیا بشنو! صدای زینب است این
صدای زخمیِ بانوی غمگین
صدای زخمی‌اش آرام جان است
خدابانو امیرِ کاروان است
کجا این داستان اغراقِ دارد
که زینب یک قیامت داغ دارد!
پُر از داغِ فراقِ است این دلِ او
نمایشگاهِ داغ است این دلِ او
دلش دریاترین دریاست؛ بانو
پذیرای غم دنیاست؛ بانو
امینِ داغ‌های نازنین است
نگاهش چشمۀ عین‌الیقین است
دلش زخمی‌ست امّا استوارست
به چشمِ دشمنِ خونخوار خارست
تماشایی‌ترین چشم تماشاست
که روح عشق را آیینه‌دارست
پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.
×
