- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۲۹
- بازدید: ۱۹۹۳
- شماره مطلب: ۳۱۱۳
-
چاپ
رودِ روشنا
برو، خون تو رودِ روشنا باد!
خیالت عاشقان را دلگشا باد!
دلت خورشید رخشان شد، شهیدی
که فردای قیامت روسپیدی
برو، رخسارهات تابانِ هو باد!
دل و جانت دَمادم مُشکبو باد!
-
دلاویز
خیابان در خیابان داغ جاریست
زمین و آسمان در سوگواریست
بخوان، ای نوحهخوان! از داغ زهرا
که تاراج خزان شد باغ زهرا
-
سوگند و صدا
قسم میخوردم به آن سردارِ بیسر
که از خونش شده کوثر معطّر
قسم خوردم به آن دست بریده
که دنیا مثلِ او هرگز ندیده
-
نوای نینوا
بیا، بشنو نوای نینوا را
بسوز اسطورهها، افسانهها را
حقیقت نیست در آواز آنان
طریقت نیست در پروازِ آنان
-
هیهات!
حسین و اختیار ننگ؟ ... هیهات!
تبسُّم در غبارِ ننگ؟ ... هیهات!
ستم را یاوری کردن تباهیست
ستمکاری سیاهی، روسیاهیست
رودِ روشنا
برو، خون تو رودِ روشنا باد!
خیالت عاشقان را دلگشا باد!
دلت خورشید رخشان شد، شهیدی
که فردای قیامت روسپیدی
برو، رخسارهات تابانِ هو باد!
دل و جانت دَمادم مُشکبو باد!