- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۱۶
- بازدید: ۴۸۷۶
- شماره مطلب: ۳۰۶۴
-
چاپ
خورشید خدا
غبار قرون مینشیند
بر صداها و حنجرهها
بر نامها و نشانها ...
امّا
چشمانِ رخشان تو
خورشید خداست،
که همچنان میمانَد سبز ...
که همچنان میخوانَد سرخ ...
و همچنان میرویاند؛
چشم و
شگفتی و
خورشید ...
-
دلاویز
خیابان در خیابان داغ جاریست
زمین و آسمان در سوگواریست
بخوان، ای نوحهخوان! از داغ زهرا
که تاراج خزان شد باغ زهرا
-
سوگند و صدا
قسم میخوردم به آن سردارِ بیسر
که از خونش شده کوثر معطّر
قسم خوردم به آن دست بریده
که دنیا مثلِ او هرگز ندیده
-
نوای نینوا
بیا، بشنو نوای نینوا را
بسوز اسطورهها، افسانهها را
حقیقت نیست در آواز آنان
طریقت نیست در پروازِ آنان
-
هیهات!
حسین و اختیار ننگ؟ ... هیهات!
تبسُّم در غبارِ ننگ؟ ... هیهات!
ستم را یاوری کردن تباهیست
ستمکاری سیاهی، روسیاهیست
خورشید خدا
غبار قرون مینشیند
بر صداها و حنجرهها
بر نامها و نشانها ...
امّا
چشمانِ رخشان تو
خورشید خداست،
که همچنان میمانَد سبز ...
که همچنان میخوانَد سرخ ...
و همچنان میرویاند؛
چشم و
شگفتی و
خورشید ...