- تاریخ انتشار: ۱۳۹۲/۱۲/۰۵
- بازدید: ۹۴۴۳
- شماره مطلب: ۲۸۸
-
چاپ
لطف روضه
گفتند کارتان؟ همه گفتیم نوکریم
چون بار عشق را به سر شانه میبریم
ما را اگر چه بازی دنیا خراب کرد
اما به لطف روضۀ ارباب بهتریم
از هر چه بگذری سخن دوست خوشتر است
پس میشود به عشق تو از هر چه بگذریم
فرقی نمیکند چه کسی با چه منصبی
در پای سفرهات همه با هم برابریم
گریه زبان مادری نوکران توست
احساس میکنم همه با هم برادریم
«ما را سری است با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم»
مسجد برای زاهد و کعبه برای خلق
بگذار با حسین بگویند کافریم
علامهایم گاهی و گاهی رسول ترک
یک روز روضه خوان تو، یک روز منبریم
با هر که گفت گریه چرا؟ گفتهایم که ما
داغدار حنجر در زیر خنجریم
-
بهشت
فرقی ندارد که جهنم یا بهشت است
هرجا که میگویم حسین، آنجا بهشت است
هر روز از این روضه به آن روضه دویده
حق دارد آنکه گفته این دنیا بهشت است
-
شمس و قمر
شیعه را عمری است دلخوش میکند، غم را ببین!
یازده ماهند حیرانش، محرم را ببین
بارها شمس و قمر را دیدهای، اما جدا
داخل یک قاب حالا هر دو با هم را ببین
-
آب از خودش خجل است
از ازل عشق، در دلم بوده
سایۀ بر سرم، علم بوده
خانۀ اولم حرم بوده
-
خدا به ماه رسانده ست دست دریا را
چنان که وقت عطش جرعهای گوارا را
طلب کنید فقط ساقی العطاشا را
هنوز جای علامت به شانۀ پدر است
سپرده زیر علم دست صاحبش ما را
لطف روضه
گفتند کارتان؟ همه گفتیم نوکریم
چون بار عشق را به سر شانه میبریم
ما را اگر چه بازی دنیا خراب کرد
اما به لطف روضۀ ارباب بهتریم
از هر چه بگذری سخن دوست خوشتر است
پس میشود به عشق تو از هر چه بگذریم
فرقی نمیکند چه کسی با چه منصبی
در پای سفرهات همه با هم برابریم
گریه زبان مادری نوکران توست
احساس میکنم همه با هم برادریم
«ما را سری است با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم»
مسجد برای زاهد و کعبه برای خلق
بگذار با حسین بگویند کافریم
علامهایم گاهی و گاهی رسول ترک
یک روز روضه خوان تو، یک روز منبریم
با هر که گفت گریه چرا؟ گفتهایم که ما
داغدار حنجر در زیر خنجریم