- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۲
- بازدید: ۱۰۵۹
- شماره مطلب: ۲۵۴۳
-
چاپ
مراعات
آوردهام در شهرتان خاکسترم را
آیات باقیماندهی بال و پرم را
آوردهام کوچههای نامسلمان
مؤمنترین فریادهای حنجرم را
دیشب مراعات حسینم را نکردید
در کوفه وا کردید پای مادرم را
من آیههایی در حجاب نور هستم
خالی کنید ای چشمها دور و برم را
ای چشمهای پشت بام شهر کوفه
آیا ندیدید این طرفها معجرم را؟
نذر سر این کعبهی بالای نیزه
در شهرتان خیرات کردم زیورم را
من یک نفر در دو تنم اما دو روز است
از دست دادم نیمهای از پیکرم را
یک نیمهام را روی دست نیزه بردید
در محمل بیپرده نیم دیگرم را
امّا به توحید نگاهم روی نیزه
زیباتر از هر روز دیدم دلبرم را
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
مراعات
آوردهام در شهرتان خاکسترم را
آیات باقیماندهی بال و پرم را
آوردهام کوچههای نامسلمان
مؤمنترین فریادهای حنجرم را
دیشب مراعات حسینم را نکردید
در کوفه وا کردید پای مادرم را
من آیههایی در حجاب نور هستم
خالی کنید ای چشمها دور و برم را
ای چشمهای پشت بام شهر کوفه
آیا ندیدید این طرفها معجرم را؟
نذر سر این کعبهی بالای نیزه
در شهرتان خیرات کردم زیورم را
من یک نفر در دو تنم اما دو روز است
از دست دادم نیمهای از پیکرم را
یک نیمهام را روی دست نیزه بردید
در محمل بیپرده نیم دیگرم را
امّا به توحید نگاهم روی نیزه
زیباتر از هر روز دیدم دلبرم را