- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۲
- بازدید: ۱۰۶۴
- شماره مطلب: ۲۵۴۱
-
چاپ
خطّ نامحرم
دیشب برای تو کمی ماتم نوشتم
مرثیهای با رنگهای غم نوشتم
در انتهای آسمان هفتگانه
نام تو و پرواز را با هم نوشتم
نام تو را وقتی رسالت میکشیدی
همسایهی پیغمبر اکرم نوشتم
وقتی نگاهم بر نجیبی تو افتاد
مریم نوشتم باز هم مریم نوشتم
آن تکههای زندگی معجرت را
باور نمیکردم اگر مبهم نوشتم
وقتی نگاه زخمیات را میشمردم
از پلکهایت چند تا را کم نوشتم
همشیره خورشید ای خانم ببخشید
نامِ تو را با خطّ نامحرم نوشتم
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
خطّ نامحرم
دیشب برای تو کمی ماتم نوشتم
مرثیهای با رنگهای غم نوشتم
در انتهای آسمان هفتگانه
نام تو و پرواز را با هم نوشتم
نام تو را وقتی رسالت میکشیدی
همسایهی پیغمبر اکرم نوشتم
وقتی نگاهم بر نجیبی تو افتاد
مریم نوشتم باز هم مریم نوشتم
آن تکههای زندگی معجرت را
باور نمیکردم اگر مبهم نوشتم
وقتی نگاه زخمیات را میشمردم
از پلکهایت چند تا را کم نوشتم
همشیره خورشید ای خانم ببخشید
نامِ تو را با خطّ نامحرم نوشتم