- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۲
- بازدید: ۱۰۷۴
- شماره مطلب: ۲۵۲۱
-
چاپ
محضر سلیمان
ای فدای دل منوّرتان
ای به قربان چشم کوثرتان
وای بر حال جبرئیل، او را
گر برانید، روزی از درتان
تو سلیمان و موری آمده است
تا مشرّف شود به محضرتان
کودکانم چه ارزشی دارند؟
جان عالم، تصدّق سرتان
کردهام پیش تو دو آئینه
نذر چشم علی اصغرتان
ظهر دیدی چگونه خوش بودند
در صفوف نماز آخرتان
به امیدی بزرگشان کردم
تا به دستم شوند، پرپرتان
گر بگویی بمیر، میمیرند
دست بر سینهاند و نوکرتان
پای تفسیر، شیرشان دادم
پای تفسیر گریه آورتان
پای تفسیر سورهی مریم
سورهی زخمهای پیکرتان
تا که راضی شوی و اذن دهی
پر بگیرند در برابرتان
یادشان دادهام، قسم بدهند
بر ضریح کبود مادرتان
بگذار اینکه ذبحشان سازم
پای رگهای سرخ حنجرتان
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
محضر سلیمان
ای فدای دل منوّرتان
ای به قربان چشم کوثرتان
وای بر حال جبرئیل، او را
گر برانید، روزی از درتان
تو سلیمان و موری آمده است
تا مشرّف شود به محضرتان
کودکانم چه ارزشی دارند؟
جان عالم، تصدّق سرتان
کردهام پیش تو دو آئینه
نذر چشم علی اصغرتان
ظهر دیدی چگونه خوش بودند
در صفوف نماز آخرتان
به امیدی بزرگشان کردم
تا به دستم شوند، پرپرتان
گر بگویی بمیر، میمیرند
دست بر سینهاند و نوکرتان
پای تفسیر، شیرشان دادم
پای تفسیر گریه آورتان
پای تفسیر سورهی مریم
سورهی زخمهای پیکرتان
تا که راضی شوی و اذن دهی
پر بگیرند در برابرتان
یادشان دادهام، قسم بدهند
بر ضریح کبود مادرتان
بگذار اینکه ذبحشان سازم
پای رگهای سرخ حنجرتان