مشخصات شعر

شام غریبان؛ زبان حال حضرت زینب (سلام الله علیها)

این همه راه دویدم ز پی دلدارم

 به امیدی که در این دشت برادر دارم

 

تو دعا کن به کنار بدنت جان بدهم

فکر همراهی با شمر دهد آزارم

 

اسب‌ها پای خود از سینۀ او بردارید

من هم از این تن بی سر شده سهمی دارم

 

خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند

من که از راهی بازار شدن بیزارم

 

یک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد

با چه از روی زمین جسم تو را بردارم

 

به وداع من و تو خیره بُوَد چشم رباب

خواندم از طرز نگاهش که «منم دل دارم»

شام غریبان؛ زبان حال حضرت زینب (سلام الله علیها)

این همه راه دویدم ز پی دلدارم

 به امیدی که در این دشت برادر دارم

 

تو دعا کن به کنار بدنت جان بدهم

فکر همراهی با شمر دهد آزارم

 

اسب‌ها پای خود از سینۀ او بردارید

من هم از این تن بی سر شده سهمی دارم

 

خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند

من که از راهی بازار شدن بیزارم

 

یک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد

با چه از روی زمین جسم تو را بردارم

 

به وداع من و تو خیره بُوَد چشم رباب

خواندم از طرز نگاهش که «منم دل دارم»

۲ نظر
 
  • پروانه ۱۳۹۶/۰۵/۰۷

    واقعاً زیبا سروده شده

  • پروانه ۱۳۹۶/۰۵/۰۷

    تو رو به حضرت زینب برام دعا کنید

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×