- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۲
- بازدید: ۱۸۳۱
- شماره مطلب: ۲۴۹۷
-
چاپ
چشم خیس
چگونه گریه نریزم به پای عاشورا
من و دو چشم غریبم فدای عاشورا
در آن زمان که گلم را به دست آوردند
هزار مرتبه مردم برای عاشورا
اگر زمین و زمان تر شده است باران نیست
گرفته دیدهی خیسم عزای عاشورا
هزار مرتبه شکرت که اشکمان جاری است
خدای ماه محرم، خدای عاشورا
به زیر محمل تابوتمان چنین گوئید
به عزّت و شرف کربلای عاشورا
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
چشم خیس
چگونه گریه نریزم به پای عاشورا
من و دو چشم غریبم فدای عاشورا
در آن زمان که گلم را به دست آوردند
هزار مرتبه مردم برای عاشورا
اگر زمین و زمان تر شده است باران نیست
گرفته دیدهی خیسم عزای عاشورا
هزار مرتبه شکرت که اشکمان جاری است
خدای ماه محرم، خدای عاشورا
به زیر محمل تابوتمان چنین گوئید
به عزّت و شرف کربلای عاشورا