- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۰/۰۲
- بازدید: ۲۶۱۵
- شماره مطلب: ۲۴۷۷
-
چاپ
یک کرببلا عطش برایش مانده
قلبی که به دست غصهها زنجیر است
مانند هوای سامرا دلگیر است
آقای جوان شهر غمها دیگر
از شدت ظلم این زمانه پیر است
زخمی شده از زهر، گلوی مولا
زهری که به برّندگی شمشیر است
یک مادر قدخمیده از راه آمد
بالای سرش نشست...اما دیر است
انگار که زخم چهره را میبیند
چشمان ترش محو همان تصویر است
یک کرببلا عطش برایش مانده
نوشیدن آب هم که بی تاثیر است
نیمه شب سامرا و دوری...انگار
این غصه به آه هرشب من چیره ست
ما را به دعای خیر خود مهمان کن
آقا نفس حق شما اکسیر است
بابای امام آخرین ماها
ای بانی رزق اربعین ماها
-
خدا کند برسم کربلا، شب جمعه
هوا هوای حسینیهها، شب جمعه
رسیده این دل من تا خدا، شب جمعه
شب زیارت مخصوص سیدالشهدا
شب زیارت ارباب ما، شب جمعه
-
زمان پر زدن
چقدر نالۀ بی جان و بی صدا داری
به زیر لب تو فقط ذکر ربنا داری
گمان کنم که رسیده زمان پر زدنت
که زهر کینه اثر کرده و نوا داری
-
ستارۀ زخمی
تنهاترین غریب، کجایی پسر عمو؟
کشته مرا هوای جدایی پسر عمو
زخمیترین ستارۀ دارالامارهام
آمادهام برای رهایی، پسر عمو
-
نام مولایم علی، پیچیده بین علقمه
طبع من نذر نگاه پهلوان روزگار
عاشقش هستم، قرار از سینهام برده نگار
آمده شیر خدا در بیشه دنبال شکار
میگذارد دشمن مولای ما پا به فرار
یک کرببلا عطش برایش مانده
قلبی که به دست غصهها زنجیر است
مانند هوای سامرا دلگیر است
آقای جوان شهر غمها دیگر
از شدت ظلم این زمانه پیر است
زخمی شده از زهر، گلوی مولا
زهری که به برّندگی شمشیر است
یک مادر قدخمیده از راه آمد
بالای سرش نشست...اما دیر است
انگار که زخم چهره را میبیند
چشمان ترش محو همان تصویر است
یک کرببلا عطش برایش مانده
نوشیدن آب هم که بی تاثیر است
نیمه شب سامرا و دوری...انگار
این غصه به آه هرشب من چیره ست
ما را به دعای خیر خود مهمان کن
آقا نفس حق شما اکسیر است
بابای امام آخرین ماها
ای بانی رزق اربعین ماها