- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۰۹
- بازدید: ۷۷۷
- شماره مطلب: ۲۳۱۸
-
چاپ
ذوالجناح در آتش
پیش از تو پرسید مسلم: اینجا کسی منتظر نیست؟
گفتند: چشم انتظاریم، امّا کسی منتظر نیست
ناگاه شهری از آدم، شد صخرههایی که گفتند:
برگرد دریا! که دیگر جز ما کسی منتظر نیست
ای روح توفان بیا و توفانی از شن به پا کن
وقتی در اینجا به غیر از صحرا کسی منتظر نیست
شمشیرها، نیزهها در هنگامه جاری بمانید
وقتی به جز خیل آهن، اینجا کسی منظر نیست
امّا در این سوی میدان، یا ذوالجناحی در آتش
آخر مگر میتوان گفت آیا کسی منتظر نیست؟
ذوالجناح در آتش
پیش از تو پرسید مسلم: اینجا کسی منتظر نیست؟
گفتند: چشم انتظاریم، امّا کسی منتظر نیست
ناگاه شهری از آدم، شد صخرههایی که گفتند:
برگرد دریا! که دیگر جز ما کسی منتظر نیست
ای روح توفان بیا و توفانی از شن به پا کن
وقتی در اینجا به غیر از صحرا کسی منتظر نیست
شمشیرها، نیزهها در هنگامه جاری بمانید
وقتی به جز خیل آهن، اینجا کسی منظر نیست
امّا در این سوی میدان، یا ذوالجناحی در آتش
آخر مگر میتوان گفت آیا کسی منتظر نیست؟