- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
- بازدید: ۲۱۸۱
- شماره مطلب: ۲۲۲۵
-
چاپ
اربعین، وقت ظهر، کرببلا
گریه کردن برای امشب یا
گریه کردن برای فرداها
هر چه دیدیم گریه بود و گذشت
مثل یک خواب ظهر عاشورا
تو بگو اشک هر چه که باشد
دشت را میکند کفن آیا؟
میبرندم کجا؟ ... نمیدانم
بی تو، با مرگ، با تو یا تنها؟
تو فراموش میشوی؟ هرگز!
مثل یک جای زخم بر تن ما
ماندهای یادگار روزی که
گریه میکرد آسمان و خدا
چوب محمل شکستنیتر بود
یا سر من؟ فدای چشم شما
میروم با غروب، وعدۀ ما
اربعین، وقت ظهر، کرببلا
-
خرابه بالشش خشته
تو وقتی اومدی گفتم
که تقصیر دل من بود
تو که دیدی بابات خوابه
چه وقت گریه کردن بود؟
-
آتشفشان پنهان
شبیه درد رفتی و شدی در استخوان پنهان
نمییابم تو را ای در جهان مانند جان پنهان
فرشته مست دنبال صدایش راه میافتد
کسی که میبرد نام تو را زیر زبان پنهان
-
یک دشت کفن
ناز پوشیده شدن میخواهی
کمی از چادر من میخواهی
اینچنین که تو ز هم پاشیدی
قدر یک دشت، کفن میخواهی
-
آسمان هفتم
هفتاد و دو لحظه زندگی کرد زمین
تا پیله درید و پر در آورد زمین
یک جاده به آسمان هفتم بزنید
تنگ است برای این همه مرد، زمین
اربعین، وقت ظهر، کرببلا
گریه کردن برای امشب یا
گریه کردن برای فرداها
هر چه دیدیم گریه بود و گذشت
مثل یک خواب ظهر عاشورا
تو بگو اشک هر چه که باشد
دشت را میکند کفن آیا؟
میبرندم کجا؟ ... نمیدانم
بی تو، با مرگ، با تو یا تنها؟
تو فراموش میشوی؟ هرگز!
مثل یک جای زخم بر تن ما
ماندهای یادگار روزی که
گریه میکرد آسمان و خدا
چوب محمل شکستنیتر بود
یا سر من؟ فدای چشم شما
میروم با غروب، وعدۀ ما
اربعین، وقت ظهر، کرببلا