- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۸/۲۷
- بازدید: ۸۱۳۵
- شماره مطلب: ۲۱۴۶
-
چاپ
کربلا کشتی آزادی
حزن سنگین صفر یک لحظه خنثی میشود
با قدمهای نگارم قد غم تا میشود
قد غمها تا شد و تا سرزمین کاظمین
مرغ دل پرواز کرد و عشق پیدا میشود
بر لب شیخ الائمه غنچۀ لبخند شوق
با نگاهی سوی گهواره شکوفا میشود
عشق را احساس و با احساسِ قلبم عشق کن
زیر و رو کن خاک را کی مثل موسی میشود
در تمام دورهها حجت به دنیا لازم است
اولین حجت پس از اتمام حجت کاظم است
وارث بر حق علم باقری و صادقی است
بین شیخ عشق و سلطان بودن او منطقی است
عاشق دین خدا از نسل یاس و مرتضی
عشق بازی از تبار ذوالفقار عاشقی است
پنجمین پشتش گل یاس است نسل او به پنج
میرسد با عطر نرگس شاید او هم رازقی است
کربلا کشتی آزادی و ساحل حیدر است
کاظمین مابین این کشتی و ساحل، قایقی است
از علی بود و علی گفت و علی شد وارثش
این علی خو، خود کلام الله ناب و ناطقی است
تکیهگاه حضرت موسی اگر در غم عصاست
تکیهگاه و پشت هفتم رهبر عالم رضاست
آمدم از او بگویم تا رضاییم کند
با نگاهش مرغ ایوان طلاییم کند
حضرت باب الحوائج بود و حاجت داشتم
آمدم از کاظمینش کربلاییام کند
چشمم از غمهای مشک خشک صحرا خیس بود
اشک آوردم که جایش نینواییام کند
یاد زینب، یاد ویران و مصیبت میکنم
تا برای غصۀ عمه فداییام کند
اربعین میآید و ذکر لبم لبیک حسین
خواستم از او که وقف روضه خوانیام کند
تا توسل بر دم موسی ابن جعفر میکنم
یاد زندان غم و هجران دلبر میکنم
-
خانۀ عشق
بعد از دو ماه، خانه خرابم نکن حسین
بد بودهام ولی تو عتابم نکن حسین
حالا که پا به خانۀ عشقت گذاشتم
ما بین عاشقان، تو خرابم نکن حسین
-
لطف تو میکشد به حرم عاشق تو را
شاه کرم به حال دل من نگاه کن
ماه محرم است، مرا رو به راه کن
لطف تو میکشد به حرم عاشق تو را
با یک نگاه میشود این سینه کربلا
-
کوثر
خیمه زدیم تا بزنیم از تو دم، حسین
کوثر شدیم از غم تو دور هم، حسین
با ما زبان گرفته تمام حرم، حسین
یا ذالجلال و الکرم و النعم، حسین
-
مرغ دل
من روی سینۀ تو شدم نوکر حسین
مادر، پدر، پسر به فدای سر حسین
وقت مرور مرثیۀ حاج ناظم است
مرغ دلم به سوی حریم تو عازم است
کربلا کشتی آزادی
حزن سنگین صفر یک لحظه خنثی میشود
با قدمهای نگارم قد غم تا میشود
قد غمها تا شد و تا سرزمین کاظمین
مرغ دل پرواز کرد و عشق پیدا میشود
بر لب شیخ الائمه غنچۀ لبخند شوق
با نگاهی سوی گهواره شکوفا میشود
عشق را احساس و با احساسِ قلبم عشق کن
زیر و رو کن خاک را کی مثل موسی میشود
در تمام دورهها حجت به دنیا لازم است
اولین حجت پس از اتمام حجت کاظم است
وارث بر حق علم باقری و صادقی است
بین شیخ عشق و سلطان بودن او منطقی است
عاشق دین خدا از نسل یاس و مرتضی
عشق بازی از تبار ذوالفقار عاشقی است
پنجمین پشتش گل یاس است نسل او به پنج
میرسد با عطر نرگس شاید او هم رازقی است
کربلا کشتی آزادی و ساحل حیدر است
کاظمین مابین این کشتی و ساحل، قایقی است
از علی بود و علی گفت و علی شد وارثش
این علی خو، خود کلام الله ناب و ناطقی است
تکیهگاه حضرت موسی اگر در غم عصاست
تکیهگاه و پشت هفتم رهبر عالم رضاست
آمدم از او بگویم تا رضاییم کند
با نگاهش مرغ ایوان طلاییم کند
حضرت باب الحوائج بود و حاجت داشتم
آمدم از کاظمینش کربلاییام کند
چشمم از غمهای مشک خشک صحرا خیس بود
اشک آوردم که جایش نینواییام کند
یاد زینب، یاد ویران و مصیبت میکنم
تا برای غصۀ عمه فداییام کند
اربعین میآید و ذکر لبم لبیک حسین
خواستم از او که وقف روضه خوانیام کند
تا توسل بر دم موسی ابن جعفر میکنم
یاد زندان غم و هجران دلبر میکنم